( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

روزنامه نگار وظیفه دارد در همه حال مدافع حقوق مردم باشد

بسیاری از مشکلات ما در اثر ندانم کاری افرادی است که در رادیو تلویزیون فعالیت می کنند.این مطلب را دکتر محمدی ، استاد بازنشسته دانشگاه ناتینگهام انگلستان که به تازگی به ایران بازگشته است در گفت و گو با "پرانتز" عنوان می کند و اضافه می کند: تلویزیون به فرهنگ شکل می دهد. فرهنگ سازی کار ظریفی است و کسانی که می خواهند کار برنامه سازی کنند باید با وضعیت روحی و فرهنگی و اجتماعی مردم آشنا باشند.متاسفانه این نکته در این رسانه مغفولدکتر محمدی مانده است. این وضعیت در مورد روزنامه ها هم دیده می شودآنه بیش از حد غرب زده می شوند و معمولا ترجمه های مبتذلی را ارایه می دهند. این مسایل چه دردی را درمان می کند و کدام گره کور را باز می کند ؟چرا شما عکس یک کارگر یا یک کشاورز را با دستان پینه بسته اش در صفحه اول روزنامه تان چاپ نمی کنید؟ چرا مشکلات و دغدغه های زندگی روزمره او را منعکس نمی کنید. "اسکار"،و عکس هنرپیشه ها کدام درد محرومان جامعه را حل می کند؟ اسکار به چه درد ما می خورد .ما می خواهیم مسایلی را دنبال کنیم که با مسایل معیشتی مردم گره خورده است.بیکاری، بحران جمعیت، ترافیک و دغدغه های معیشتی و...باید مورد توجه رسانه ها قرار گیرد. مسایل دیگر جزو اولویتهای خبری دسته پنجم و ششم ماست.

پروفسور محمدی خاطر نشان می کند: من در میان رسانه ها نوعی عدم تعادل را مشاهده می کنم،برخی آنقدر شیفته غرب شده اند که می توان گفت از غربی ها هم غربی ترند و برخی دیگر هم از آنسوی بام می افتند.بیایید ملت و منافع ملی را در نظر بگیریم و من فکر می کنم روزنامه های ما خیلی به منافع ملی توجه نمی کنند و دایما در پی فروش روزنامه خود هستند.

محمدی بزرگترین مشکل روزنامه نگاران ایرانی را عدم امنیت شغلی ذکر می کند و می افزاید: دغدغه نبود امنیت شغلی امکان نگاه حرفه ای را از روزنامه نگاران سلب می کند.مشکل دیگر ، مساله جوامع در حال گذار است. در اینگونه جوامع هیچ چیز پایدار نیست سیاستها تغییر می کند و روزنامه نگار نمی داندباید چه سازی بزند و همین دغدغه او را به سمت خود سانسوری سوق می دهد. خودسانسوری یک بیماری است که بر روی نوشته روزنامه نگار اثر نامطلوب می گذارد.این است که می بینید روزنامه ها پر از مطلب است اما چیزی برای گفتن ندارد .در مواقعی که روزنامه ها آزاد تر بودند بقدری تند بودند که حد و حدود خود را نمی شناختند و برای صاحب امتیاز روزنامه ایجاد دردسر می کردند.ما حد و حدود خود را نمی دانیم تا کجاست و گاهی پا را از محدوده مشخص شده فراتر می بریم.

از نظر حرفه ای روزنامه نگاری پیشرفت زیادی داشته است،اما بدلیل کمرنگ شدن ارتباط ما با غرب، روزنامه نگاران نمی توانند از تجربیات دیگر کشورها استفاده  کنند و از شرایط کاری آنجا مطلع شوند.آشنایی با این رسانه ها اعتماد به نفس بیشتری را در روزنامه نگاران داخلی بوجود خواهد آورد و آنها سعی می کنند بیشتر کارکنند و خودی نشان دهند. اما متاسفانه نبود تعامل با رسانه های خارجی باعث رخوت در روزنامه نگاری ما شده است.

وی با مقایسه ای میان روزنامه نگاری ایرانی و روزنامه نگاری بین المللی می گوید:اگر صفحات مجموعه ای از روزنامه ها را با قیچی برش بزنید و کنار هم بگذارید شاید بتوان گفت که از درون آن بتوان شکلی ازاستانداردهای بین المللی روزنامه نگاری را یافت اما بطورکلی برخی از روزنامه های ما اصلا حالت روزنامه ندارند و صرفا یکسری واژه هاست که در کنارهم چیده شده اند.برخی روزنامه ها شباهت زیادی به روزنامه های حرفه ای دارند اما از نظر محتوایی بسیار ضعیف اند.معلوم نیست کار این روزنامه ها دادن اطلاعات به مخاطب است یا دادن آموزش به او و یا در پی چاپ آگهی بیشترند.روزنامه خوب اینجا هم ،حتی مقاله اورژینال ندارد و صرفا ترجمه های مختلف ، قراضه و درجه دو را شامل می شود.به نظر من قدری کیفیت نوشتاری روزنامه ها پایین آمده است.در زمانی که ما دانشجو بودیم نوشته های روزنامه نگارانی که مقاله می نوشتند و از بهترین روزنامه نگاران کشور بودند تاثیرات زیادی را در جامعه درپی داشت . هر پنجشنبه مرحوم حسن صدر مقالاتی را در خصوص انقلاب الجزایر می نوشت و در آنروز روزنامه اطلاعات 5هزار نسخه بیشتر منتشر می شد.اما امروزکمتر می توان تحلیل های خوب و اثرگذار را سراغ گرفت.با آنکه آنروزها خبری از دانشکده ها و مراکز آموزش روزنامه نگاری نبود و غالبا دبیران و معلمان به حرفه روزنامه نگاری روی می آوردند.گرچه امروز خوشبختانه مراکز زیادی مشغول تربیت روزنامه نگار هستند اما متاسفانه روزنامه ها آن انسجام گذشته را ندارند.

وی درپایان درخصوص محدودیتهایی چون سانسور در روزنامه نگاری می گوید: در همه کشورها مساله فیلتر گذاری وجود دارد ولی  این مساله شدت و ضعف دارد . شما نمی توانید برخی اسامی را ذکر کنید ویا در خصوص افراد خاصی مطلب بنویسید اما ضابطه خاصی برای این مسایل تعریف شده است. برای مثال اگر شما تصور می کنید که نوشتن راجع به ملکه الیزابت غیر از آنکه به فروش روزنامه تان کمک می کند ،مطلبی است که مردم بایداز آن مطلع شوند، قانون از شما حمایت می کند. چون روزنامه نگار وظیفه دارد در همه حال مدافع حقوق مردم باشد.مردم به خاطر خریدن آن روزنامه حامی آن روزنامه  می شوند.ودر شرایطی هم بالا و پایین آمدن تیراژ روزنامه تان است که به شما می فهماند که چه حرکتی از شما مورد پسند مخاطبان بوده است و چه حرکتی آنها را رنجانده است.

 

  

انتشار نسخه فارسی نشریه GLOBAL MEDIA JOURNAL

گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران قرار است نسخه فارسی نشریه گلوبال مدیا ژورنال رامنتشر کند.

درفراخوان ارسال مقاله برای این نشریه که استاد ارجمندم پروفسور کمالی پورزحمت ارسال آن را کشیده اند آمده است :"نسخه فارسی این نشریه برای دو شماره در سال برنامه ریزی شده است و اولین نسخه آن در بهار 1385 منتشر خواهد شد. با اینکه نسخه فارسی از نظر لوگو، صفحه بندی وبخشهای هر نشریه مشابه سایر نسخ است ولی از نظر محتوایی تقریبا مستقل و متفاوت است و فقط امکان دارد 20 – 10 درصد از مطالبی که در نسخه‏های دیگر منتشر شده است در نسخه فارسی مورد استفاده قرار گیرد و چنین استفاده‏ای از مطالب نسخه فارسی در سایر نسخه‏ها نیز وجود دارد چه اینکه این نشریه‏ها همگی در داخل مجموعه‏ای قرار می‏گیرند که با ابتکار و مدیریت دکتر یحیی کمالی پور استاد و مدیر گروه ارتباطات  در دانشگاه پردو (Purdue) پایه‏ریزی شده است. در شماره اول جهت‏گیری خاصی در نظر گرفته نشده است ونگاه ایرانی به حوزه رسانه‏ها و به ارتباطات در معنای عام مورد پوشش قرار خواهد گرفت. ادامه این مطلب و در حقیقت فراخوان ارسال مقاله برای این نشریه را می توانید اینجا بخوانید

 

دغدغه های استاد دات

دو چیز دغدغه اصلی من است،مهارتهای زندگی دیجیتال و مفاهیم مرتبط با جامعه اطلاعاتی.               

دکتر یونس شکرخواه در گفت و گوی خود با "پرانتز"بابیان این نکته اضافه می کند:احساس می کنم متاسفانه محافل دانشگاهی ما توجه چندانی به مهارتهای لازم در زندگی دیجیتالی ندارند و خیلی عقب تر از دانشجویان و جوانان این جامعه حرکت می کنند.وی می گوید: آنهاباساده ترین مسایل،از آشنایی اولیه با کامپیوترگرفته تا مراحل دیگر مثل استفاده از کامپیوتر به عنوان ابزاری برای روزنامه نگاری در طراحی و صفحه آرایی ، تحقیق از طریق اینترنت، طراحی یک سایت، آشنایی با زبانهای برنامه ریزی و... بیگانه اند. در واقع باید بگویم در حوزه دیجیتال خلا آموزشی را به شدت حس می کنم.          

عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه اضافه می کند: ما وظیفه داریم بدون توجه به اینکه دولت شهروندانش را نسبت به مهارتهای دیجیتالی آموزش داده است یا خیر ، به این مساله توجه کنیم که آیا دانشجویانمان را نسبت به این مهارتها توانمند می کنیم یا نه. دکتر یونس شکرخواهدر گامی دیگر آنچه مطرح است توجه به تاثیرات فضای سایبر در زندگی معاصر ما و معرفت شناسی این فضاست که باید مورد تامل قرار گیرد.اگر بگوییم مهارتها حوزه علم فضای سایبر است ، این حوزه فلسفه فضای سایبر محسوب می شودو ما در این دو حوزه بشدت عقبیم. وی ادامه می دهد: احساس می کنم در کلاس درس با دانشجویانم براحتی می توانم درخصوص روزنامه نگاری سایبر صحبت کنم اما واحدی وجود ندارد که به من چنین فرصتی را برای حرف زدن با دانشجو بدهد.                                                                         

وی در خصوص دغدغه دیگر خویش می گوید: ما همین الان هم خیلی عقب افتاده ایم که در محیطهای آموزشی مان واحدهایی را در حوزه جامعه اطلاعاتی ارایه نکرده ایم . شما اگر واحدهایی را در زمینه جامعه اطلاعاتی بوجود بیاورید قطعا خواهید دید که مهارتهایی مانند مهارتهای دیجیتالی ،فلسفه فضای سایبر ، پژوهش در فضای سایبر و مفاهیمی چون آزادی بیان در مفهوم امروزی اش، تجارت الکترونی، حقوق سایبر و... باید در آن گنجانده شود. این مساله ای جهانی است که ما از آن غفلت کرده ایم ضمن اینکه به عنوان یک کشور پای دو بیانیه جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی یعنی ژنو 2003 و تونس 2005 را امضا کرده ایم و تعهداتی را نیز برای حرکت بسوی چنین جامعه ای برگردن داریم.  دکتر شکرخواه در پایان تاکید می کند: من اگر بخواهم برای فردا کارعملی کنم ترجیح می دهم اصلا کار عملی نکنم و تنها در این دو حوزه تدریس کنم و در همین دو حوزه نیز تالیف و یا ترجمه کنم.                                                  

 

فیلترینگ با حق آزادی اطلاعات تعارض ندارد

اهتمام مدیران کشور باید مصروف این موضوع باشد که بزودی زمینه دسترسی آزاد و رایگان به اینترنت  برای عموم مردم فراهم شود. این مساله مقدمه ای است تا در جامعه جهانی ، شاهد تحقق" جامعه دانایی " در کشور باشیم . دکتر نقیب السادات با بیان این مطلب در گفت و گو با پرانتز ادکترنقیب الساداتضافه می کند: حق استفاده از شبکه اینترنت و بهره مندی از اطلاعات روز جهانی منحصر به یک یا چند طبقه محدودنیست چرا که همه می دانند بیسوادی امروز دیگر ندانستن خط و کتابت نیست بلکه بیسوادی امروزدرعدم استفاده از امکاناتی است که زمینه دسترسی ساده تر و زودتر به اطلاعات رافراهم می سازد، امروز در حوزه اطلاعات استفاده از همین تکنولوژی های جدید و مهارتهای خاص اطلاعاتی خود ابزار باسوادی جامعه را فراهم می کند. عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی اضافه می کند: مساله ای که امروز مطرح است موضوع از میان بردن شکاف و فاصله میان کشورها به لحاظ اطلاعاتی و برخورداری از حق دسترسی ارزان قیمت  و به روز بودن اطلاعات است که باید مطمح نظر قرار گیرد.امیدواریم وعده های داده شده مسوولان درخصوص فراهم ساختن زمینه دسترسی ارزان قیمت و یا رایگان به اینترنت ظرف یک سال آتی محقق شود .

این پژوهشگر حوزه ارتباطات با اشاره به ارتباط میان حق آزادی اطلاعات و ارتباط آن با مساله فیلترینگ می گوید: فیلترینگ موضوعی است که در تمام دنیا مطرح بوده است و منحصر به ایران نیست.

 همه کشورها هر سایتی را که با مواد بیانیه آزادی اطلاعات در تعارض قرار گیرد فیلتر می کنند. هر کشوری که این بیانیه را پذیرفته است و تابع آن است باید آن را رعایت کند . از آمریکا و کانادا تا کشورهای مثل چین و کشورهایی که دیدگاههای بسته تر کمونیستی سوسیالیستی قدیم را دارند و کشورهای اسلامی نیز این مساله وجود دارد. فیلترینگ ارتباطی به دسترسی رایگان و ارزان و آزادانه به اینترنت ندارد. اگر آزادی در چارچوب قانون را بپذیریم وقفه ای را شاهد نخواهیم بود آنچه وجود دارد فیلترینگ اشتباه برخی سایتهاست که باید مورد بررسی قرار گیرد. ما می توانیم چارچوب و ضابطه خاصی را برای خود تعریف کنیم که این مهم توسط قوه قضاییه انجام شده است. شما نمی توانید در آمریکا و کشورهای سرمایه داری حتی یک مطلب که مغایر با سرمایه داری پیدا کنید  اگر پیدا کردید به من نشان دهید تا به شما جایزه دهم.این استدلال تیغ دو لبه است همان مراجعی که اجازه می دهند برخی سایتها آزادانه فعالیت کنند همان مجاری قانونی رای به مسدود بودن برخی سایتها می دهند. به نظر من این مساله حق هر نظام است .  

مطبوعات بیشترین ضربه را به زبان فارسی زده اند

آسیبی که در چند سال گذشته متوجه زبان فارسی شده است بیش از همه ازسوی مطبوعات بوده است.این نکته ای است که دکترحسن ذوالفقاری ، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفت و گو با "پرانتز " به آن اشاره می کند. وی که در حال تحقیق و بررسی برروی 20 دکتر ذوالفقاریهزار جمله بکار رفته در نشریات مختلف کشورو جایگزینی زبانی معیاردر مطبوعات است ،ساختار زبان فارسی در مطبوعات را نگران کننده می داندو متذکر می شود که: جملات بکار رفته در نشریات به لحاظ زبانی، نشانه گذاری و ابهاماتی که در انتقال معنا وجود دارند دچار مشکلات عدیده ای هستند. وی اضافه می کند: بسیاری از مردم خواندن و خوب خواندن را با نشریات آغاز می کنند و چنانچه زبان مطبوعات زبان پیراسته و سالمی نباشد زبان یک نسل را ویران می کند.در عرصه نوشتاری دو حوزه بیش از همه اهمیت داشته اند ، نخست مواد آموزشی وتدوین  کتب درسی است و حوزه دیگر مطبوعات است که این دو پرتیراژترین حوزه های نوشتاری محسوب می شوندو چنانچه بتوان این دو حوزه را اصلاح کرد می توان به اصلاح روند فارسی نویسی و صحیح نویسی هم کمک شایان توجهی نمود.

وی ضعف عمده در مطبوعات حاضر را غیر تخصصی بودن آنها می داند و اضافه می کند: نیروهای مطبوعات بی آنکه آموزشهاو مهارتهای لازم را چه در بخش فنی و چه در بخش تحریری دیده باشند صرفا به انگیزه شغلی وارد مطبوعات شده اند و انگیزه درونی در آنها وجود ندارد. برای جبران این نقیصه باید دانشکده های علوم ارتباطات و روزنامه نگاری را رونق بخشید تا علاقمندان این حوزه نیز با رغبت بیشتری کار خود را دنبال کنند. برگزیده نوزدهمین دوره جشنواره بین المللی خوارزمی اضافه می کند: دانستن نکات فنی روزنامه نگاری اعم از تهیه خبر ،گزارش ویا مصاحبه به همان میزان اهمیت دارد که پرورش این موارد به لحاظ زبانی ضرورت می یابدپس چاره ای جز تخصصی کردن مطبوعات وجود ندارد . باید از کثرت بی حد و اندازه مطبوعات کاست و درپی کیفی کردن آنها بود. چرا می خواهیم آمار نشریاتی را زیاد کنیم که صاحبان آنها کوچکترین اطلاعاتی از حوزه های فعالیت خویش اعم از سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و ... ندارند و با تولید اطلاعات نادرست خود، تنها "معضل اجتماعی" تولید می کنند؟!