( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

نباید به سادگی اجازه داد هر کسی قلم بزند

" نباید به سادگدکتر سنگری/عکس:مجیدمردانیانی اجازه داد هر کسی قلم بزند و عرصه مطبوعات در اختیار هر قلمزنی قرار بگیرد " دکتر سنگری این مطلب را در گفت و گوی خود با "پرانتز " عنوان می کند.وی در عین آنکه از حضور گسترده طیف نویسندگان و فراهم آمدن عرصه فعالیت مطبوعاتی بویژه برای نسل جوان اظهار رضایت می کند در عین حال می گوید: "...اما در این میان با چند مشکل مواجهیم ؛ نکته اصلی این است که زبان فارسی به شدت در معرض خطر جدی قرار گرفته است.در نسلهای پیشین ، یعنی 60 -70 سال قبل بزرگان ما گاه بیش از آنکه فارسی بدانند عربی را بخوبی می دانستند ، امروز بزرگان ما بیش از فارسی انگلیسی می دانند در این شرایط به تدریج هم ساختار نحوی زبان بیگانه بروی زبان فارسی تاثیر گذار می شود و هم واژگان به قول یکی از شاعران "بی هیچ رخصت عبور از مرزها به مطبعه ها راه می یابد" ، و این روند فرهنگ ما را تحت تاثیر قرار می دهد.

به نظر من نباید به سادگی اجازه داد هر کسی قلم بزند و عرصه مطبوعات در اختیار هر قلمزنی قرار بگیرد.من کاری به حوزه های فکری و درونمایه آن ندارم .برخی از مطبوعات ما از ابتدایی ترین مسایل نگارشی بی بهره اند.به نظر من یک قلم تا زمانی که بخواهد به  مرحله استفاده در مطبوعات برسد  ،حداقل باید 7 -8 سال طی مسیر کرده باشد تا پختگی ، نضج ، استحکام ، سنجیدگی و بهره گیری از تکنیکهای لازم را کسب کرده باشد.بخشی از این مسایل قریحه و ذاتی است ؛امروز کسی نمی تواند ادعا کند چنانچه اگر 50 نفر را از بدو تولد آموزش دهیم می توانیم سعدی و حافظ را بسازیم.اما بخشی دیگر را تکنیکها و آموزشها تشکیل می دهد.:

سردبیر نشریه رشد زبان و ادب فارسی اضافه می کند:" روزنامه نگاران باید دایما در معرض آموزش باشند.در عرصه مطبوعات ما آموزش کمرنگ است.مجال تبادل تجربه در مطبوعات وجود ندارد ضمن اینکه آثار قلم بدستان مطبوعات بصورت جدی مورد نقد قرار نمی گیرد .

می گویند افلاطون صفحه اول کتاب جمهوریت خود را 130 بار پاکنویس کرد. اندیشه و نوشتن عرق ریزی روح انسان است.هنر ره آورد عرق ریزی درون انسان و کاویدن گاهی در جزیی ترین قضایا است. اما لازم است گاهی نوشته هایتان را هم دور بریزید.من از چهره های بزرگ شنیدم که بعد از چاپ و توزیع اولین کتابشان که با ذوق و شوق و ولع بسیار منتشر کردند چندی بعد بدنبال جمع آوری آن بودند چون خود را در پله بالاتری از نردبان اندیشیدن می دیدند."

دکتر سنگری در خاتمه متذکر می شود:" باید فرصتهای خوانندگان خود را پاس بداریم.متاسفانه برخی از نشریات مطالب بی محتوای خود را با با تیترها و سوتیترهای گمراه کننده به مخاطب تحمیل می کنند.نهاد و سازمانی هم وجود ندارد که بر این مسایل نظارت و یا مدیریتی را اعمال کند که جدیدترین شیوه های آموزش مطبوعاتی در آن جای بگیرد."

اینترنت جایگزین اخبار محلی تلویزیون نمی شود

ترجمه : جواد صبوحی 

اخبار محلی بسیاری در اینترنت وجود دارد اما این اخبار جای اخبار محلی تلویزیون  را نمی گیرد.بر اساس نتایج یک تحقیق جدید از " کرافوردجانسون ونورث کاف" ، که موسسه ای پژوهشی - تجاری و متخصص درزمینه تلویزیون محلی است ، 75 درصد از کاربران اینترنت حداقل هفته ای دو بار از اخبار رادیو و تلویزیون محلی استفاده می کنند و 25 درصد آنها نیز می گویند که سعی می کنند تا حداقل روزی یکبار اخبار محلی را ببینند."باب کراوفورد"یکی از مدیران این موسسه تحقیقاتی می گوید: ما متوجه شدیم که بخشی از اظهار نظرها به این مساله بر می گردد که چگونه می توان اینترنت را به عنوان جایگزینی مناسب برای تلویزیون معرفی کرد.این مساله همه جا مصداق ندارد و کاربران اینترنت مثل هر فرد دیگری ، اخبار محلی را از طریق تلویزیون دنبال می کنند.سایتهای اینترنتی مختلفی از سال گذشته ضمن گنجاندن وضعیت جوی و آب و هوایی مناطق مختلف در وب سایت خویش ، شروع به طراحی مجدد و اعمال تغییرات درنحوه ارایه اخبارو اطلاعات محلی و افزودن سهم 7/24 درصدی اینگونه اخبار کرده اند.هرچند کاربران باز هم می توانند برای جست و جوی در خصوص وضعیت جوی به منابع دیگر اینترنتی مراجعه کنند ؛ همانگونه که تنها 26 درصد این کاربران می گویند برای اطلاع از چگونگی وضع هوای منطقه خود به سایت تلویزیون محلی مراجعه می کنند و 9 درصد هم می گویند که آنها ترجیح می دهند برای این منظور به سایت یک  روزنامه مراجعه کنند.13 درصد نیز به سایت های خبری مثل "بی بی سی " و یا "فاکس نیوز"سر می زنند و 40 درصد هم به سایر پایگاههای اطلاع رسانی مراجعه می کنند.68 درصد از مخاطبان می گویند که برای کسب اطلاعات بیشتر و بهره بردن از تفسیر اخبار محلی به سایت مراکز تلویزیونی مراجعه می کنند.نتایج  این پژوهش در نتیجه مصاحبه با 861 نمونه از مخاطبان در گروههای سنی بین 18 تا 64 سال به دست آمده است.

خبرنگار در جزیره زندگی نمی کند

تصور جامعفریدون صدیقیه این است که خبرنگار تافته جدابافته ای است، چون فهم و روایت خود را از خبرنگاری فیلمها و سریالهای تلویزیونی می سازد، دنیایی همراه با کشمکشها و درگیریها و جذابیتهایی که در کنار خود شهرت هم به دنبال دارد، در صورتی که خبرنگاری هیچ یک از اینها نیست. او تصور می کند چون خبرنگار و یا یک روزنامه نگار است باید مسؤول پاسخگویی به تمامی مطالبات آنها باشد، در صورتی که خود خبرنگاران هم نمی توانند پاسخ حداقل های خود را بدهند. آنها هم مثل دیگران هستند و فرقی با آنها ندارند. می خواهم بگویم که داوری در مقابل این خبرنگار باید مبتنی بر یکسری داده ها، یافته های واقعی و حقیقی باشد و نه از طریق اتفاق و انتظارهایی که بیشتر رؤیا پردازانه و رئالیستی و نه واقع بینانه است.

اگر می خواهیم خبرنگار مظهر تأمل و تانی، آراستگی باشد و تحلیلگر باشد باید از وظایف جامعه هم نسبت به او سخن بگوییم. مدیریت رسانه ای ما اعم از وزارت ارشاد، مجلس، قوه قضاییه و... هم در قبال خبرنگار مسؤولند. مگر می شود چیزی جز این باشد. مگر خبرنگار در جزیره ای خارج از جامعه زندگی می کند. صحبت من تنها مختص جامعه خود ما نیست؛ در تمامی جوامع وضع این گونه است، این رابطه دو طرفه است؛ نمی توان از کسی خواست که آراسته و متین و بردبار و صبور باشد، اما اگر من و دیگران چنین نبودم تو چیزی نگو. گاهی هم ممکن است خبرنگار دچار خطا شود. خبرنگاران ما همان قدر فعال و کوشا هستند که رسانه هایی که در آن فعالیت دارند اجازه فعالیت و تلاش را به آنها می دهند و اگر اجازه تولید خبر و امکان راز گشایی از موضوعات پوشیده و پنهان را نمی دهند، این امر مربوط به آستانه اختیارات و مجالی است که مدیریت رسانه به خبرنگار می دهد.

 ادامه  گفت گوی من با فریدون صدیقی روزنامه نگار برجسته کشورمان و معاون سردبیر روزنامه همشهری را در اینجا بخوانید دانلود فایل

هشدارفدراسیون بین المللی روزنامه نگاران به کشتار روزنامه نگاران

 ترجمه : جواد صبوحی                                                                                                                                     

فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران ( IFJ ) ، حمله نظامی اسراییل به یک تیم خبری تلویزیون فلسطین درغزه که در طی آن یک عکاس عضو این گروه زخمی شد را محکوم کرد.این سومین حمله به پرسدبیر کل فدراسیون بین المللی روزنامه نگاراننل رسانه ای در این منطقه طی 3 هفته گذشته است. "عیدان وایت " دبیر کل این فدراسیون خواستار تحقیق و رسیدگی به موج تازه حملات به گروههای رسانه ای و توقف حملاتی شده است که ضمن آن سربازان اسراییلی بر روی روزنامه نگاران غیر مسلح تیراندازی کرده و یا با تهلیال نجیب روزنامه نگار کشته شده لبنانیدید روزنامه نگاران عرب از آنان می خواهند تا از پوشش اخبار فلسطین و لبنان خوداری ورزند. چهارشنبه گذشته "ابراهیم الاطلاح"،  عکاس فلسطینی در نتیجه آتش نیروهای نظامی اسراییل به یک گروه خبری در شرق نوار غزه زخمی شد.براساس گزارشها الاطلاح بدلیل شدت صدمات فلج شده است.حملات اخیر اسراییل بالاترین نوع اینگونه حملات  از هنگام شکل گیری درگیریها به گروههای رسانه ای در فلسین و لبنان است.از سوی دیگر " لیال نجیب" عکاس 23 ساله لبنانی نیزکه برای مجله " الجرس" کار می کرد، روزیکشنبه  پس ازحمله موشکی اسراییل به جنوب این کشور کشته شد.روز شنبه هفته گذشته نیزدر اثر اصابت موشکی به یکی از ایستگاههای تلویزیونی شبکه ملی لبنان (LBC  ) یک تکنسین فنی کشته و دو نفر دیگر مجروح شدند.شبکه المنار که توسط حزب الله لبنان اداره می شود نیز با بمبهای اسراییلی مورد حمله قرار گرفته است . حملات هوایی به این ایستگاه تلویزیونی  خارج از بیروت توسط هلیکوپترهای اسراییل و در13جولای انجام گرفت که در طی آن7 نفر از جمله یکی از کارمندان تلویزیونی مجروح شدند.

پس از حمله هفته گذشته  به فرستنده المنار در شرق لبنان ، نیروهای مسلح اسراییلی در نابلس به سوی یک گروه خبری تلویزیون شبکه الجزیره نیز آتش گشودند که طی آن  تکنسین فنی  این گروه به شدت مجروح شد.در هشتم جولای نیز "محمد ازنون" ؛ که در غزه مشغول تهیه عکس بود با تیراندازی نیروهای اسراییلی زخمی  شد.IFJ  با ارسال نامه ای به فرمانده نیروهای نظامی اسراییل خواستار تحقیق و رسیدگی هر یک ازاین حوادث شد.در این نامه آمده است :

آنچه ضروری و حیاتی است این است که باید در جست و جوی یافتن پاسخی منطقی به این حملات باشیم در غیر اینصورت شاهد تکرار اینگونه حملات در آینده نیز خواهیم بود.اسراییل باید فرماندهانی را که دستور تیراندازی به سوی روزنامه نگاران غیر مسلح را صادر کرده اند توبیخ و مجازات کند .     

                                                                                              

نسل جوان عامل افت کیفیت نقد نویسی مطبوعات نیست

عبدالعلی دستغیب، نویسنده و منتقد ادبی کشورمان معتقد است با وجود بهبود وضعیت کمی نقدنویسی در مطبوعات نسبت به گذشته ؛ هنوز  تا رسیدن به وضعیت کیفی پیشین فاصله زیادی باقی مانده است.دستغیب این اظهارات خود را در گفت و گو با "پرانتز" عنوان می کند.

 وی در توضیح این مطلب دکتر عبدالعلی دستغیب/عکس :روزنامه همشهریمی گوید:نقد نویسی از دوره ای که من کار در مطبوعات را شروع کردم و برخی از افراد مثل دکتر خانلری ، پرویز داریوش ،سعید نفیسی و فاطمه سیاح نقد می نوشتند ، رواج بیشتری یافته است.در آنزمان کسانی مثل خانلری در ضمن تدریس در دانشگاه و انجام تحقیقات و تالیف کتابهای مختلف ، نقد ادبیات معاصر ایران را می نوشتند.اما امروزه در مطبوعات نقدهایی به چشم می خورد که پیداست نویسندگان آنها به طور مستمر مشغول نقد نویسی هستند.البته بدلیل آنکه در 60 یا 70 سال گذشته کسانی که بطور متفرقه نقد می نوشتند یا استاد دانشگاه و یا تحصیلکرده دانشگاههای خارجی  بودند و با چند زبان خارجی آشنایی داشتند ، نقدشان از کیفیت بیشتری برخوردار بود .

دستغیب اضافه می کند:در سالهای اخیر شاهد نقد نویسی بیشتری در حوزه های مختلفی چون سینما ، موسیقی ، داستان و شعر هستیم ، اماکیفیت این نقدها در سطحی که نسل پیش از ما قرار داشت نیست. وی با اشاره به تاثیرات حضور نسل جوان در جریان نقدنویسی می گوید: برخلاف آنچه عده ای گمان می کنند ورود نسل جوان باعث پایین آمدن کیفیت نقد نویسی در مطبوعات نشده است ، نقد جزیی از کار کلی تری است.نقد ادبی مساله جداگانه ای نیست.جزیی از سایر فعالیتهای فرهنگی است . در دو دهه اخیر نقدی جدید پدیدار شده که مورد علاقه جوانان است و در آن شالوده شکنی، توجه به روابط کلامی ، صبغه روایت و اتکا بر آرای بارت و فوکو و ... نقش مهمی ایفا می کند. در دوره ای مثل قرن 19 در اروپا ما با ظهور صدها داستان نویس بزرگ در اروپا مواجهیم که نسل بعد از آن به درجه آنها نمی رسد.نقد ادبی نیز اینچنین است ؛ برای مثال در انگلستان پروفسور ریچارد نقد نویس آغاز قرن بیستم مرتبه ای یافت که دیگر نقد نویسان بزرگ به درجه وی نرسیدند.به نظر می رسد فعالیتهای فرهنگی تحت تاثیرمسایل مختلفی چون مسایل اقتصادی ،فنی و تکنولوژی افت زیادی کرده است و منحصر به نقد نویسی در مطبوعات نیست .الان بیشتر نویسندگان ، با علایق عرفانی که در گذشته وجود داشت فاصله گرفتند و به کارگران فرهنگی و کارورز فرهنگی تبدیل شده اند.در حالی که در گذشته نخبگان چند ساحتی بودند بر خلاف امروز که تک ساحتی اند.همین مساله افت فعالیتهای فرهنگی را باعث شده است.

دستغیب با اشاره به تفاوت نقدنویسی در مطبوعات و غیر آن می گوید: من تفاوت چندانی میان کیفیت نقد در مطبوعات و غیر آن نمی دانم ؛ بهترین نقدهایی که من خواندم از نجف دریابندری بوده است که دردهه 30 و40به چاپ می رسید و بعدا خود او آنها را در کتابش آورده است. نویسندگان بزرگ ما مثل محمد مسعود و نیما علوی خود روزنامه نگار هم بوده اند و در روزنامه های چون اطلاعات ، کیهان ،افراد زبده ای چون دکتر هوشیار و نصرالله فلسفی و هشترودی که به چند زبان تسلط داشته اند مقاله می نوشتند.

عبدالعلی دستغب در پایان خاطر نشان می کند: در نشریاتی نیز که ادواری و تخصصی به چاپ می رسند نقدهای خوبی می بینیم این نشریات مقالات و نقدهای کاربردی و سازنده ای را منتشر می کنند. ضمن این که امروز تنها در حوزه نقد ادبی رشد نداشته ایم و اگر به نقدهای سیاسی و ایدئولوژیک و اجتماعی موجود نیز توجه کنیم، بر این نکته که صاحب نقد و منتقدان تاثیرگذاری هستیم، صحه می گذاریم.