( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

در هنوز بر همان پاشنه می چرخد!

...می گویدعمر ناوگان هوایی ایران بین 16 تا 17 سال است ، می گوید از میان 120 فروند هواپیمای موجود کشور 39 فروند آن اجاره ای است ، می گوید اولین سقوط هوایی را در سال 1359 تجربه کرده ایم و پس از آن تا کنون 17 سانحه هوایی داشته ایم ،می گوید از آن سال تاکنون هر 17 ماه یکبار یک حادثه هوایی در کشورمان رخ داده ، می گوید تعداد قربانیان هوایی از همان سال از مرز 1480نفر گذشته است ، می گوید هنوز هویت آن 5 جنازه بی نام و نشانی که معلوم نبود متعلق به چه کسانی است شناخته نشده است ، شاید نمکی ها و نان خشکی های عبوری شهرک اند که اجسادشان کنار خبرنگاران جواندانشکده خبر .عکس از دوربین نت پیدا شده است.خلاصه از آن روزتا امروز خیلی چیزها تغییر کرده است ، خیلی چیزها مثل رفتن تمام ساکنان بلوک 52 شهرک توحید از خرابه ای که خیلی زود مرمت شد وبرای آنکه رنگ سیاه جامانده بروی آن مثل رنگ آن جعبه معمایی و سیاه از خاطرها برود رنگی سفید به روی دیوارش زده اند .مثل خیلی چیزهایی که خیلی زود فراموش شد و از خاطرها رفت ؛ مثل وعده مدیران شهرداری منطقه 9 تهران بزرگ  که وعده نصب یادمان شهدای عرصه خبر را در اطراف شهرک توحید و یا داخل میدان داده بودند و خیلی زود فراموشش کردند ، یا مثل نتیجه کار همان چندکارشناس و بازرس پاکستانی که به جای کارشناسان خبره ایکائو تحمیل شدند و آمدند و رفتند و دیگر هیچ و بالاخره مثل پیدا کردن مقصرکهنه کار و مجرب ماجرا که همچنان عین سوزن کج و معوجی درون انباری  پر از کاه گمش کرده ایم.

یکسال از 15 آذر 84 گذشته است و هنوز نمی دانیم هرکول بعدی قرار است چه زمان بر روی شانه مسکونی شهرمان  سقوط کند ؟!!دکتر محکی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در نخستین سالگرد این حادثه برایم می نویسد: "یک حادثه هرچند دردناک ، آن زمان می تواند قابل تحمل شود که باب تکرار آن بسته شود.تجربه مانند معلم سختگحادثه سقوط هواپیمای حامل خبرنگارانیری است که اول امتحان می گیرد و بعد می آموزد، و چه نتیجه ای بدتر از اینکه رنج آزمون ببریم و نیاموزیم؟باید از سانحه 15 آذر 1384و دو حادثه دلخراش دیگرکه از این نوع داشتیم و سرمایه های گرانبها را از دست دادیم درس بیاموزیم اما چه شد که در هنوز بر همان پاشنه می چرخد.رسالت روزنامه نگار ایجاب می کند که جستجوگرانه در جهت ایجاد حساسیت بین مسوولان امر تلاش و بدین سان در پیشگیری از وقوع چنین حوادثی دلخراش ایفای نقش نمایند." و دکتر محسنیان راد نیز در یادداشتی کوتاه می نویسد: آن روز که آن اتفاق افتاد،من نیزمثل شما،بسیارمتأسف شدم. خداوندهمگی آنان را قرین رحمتش فرماید وباران دانش مدیریت را از ما دریغ نفرماید.و دکتر غلامرضا آذری نیز ابراز امیدواری می کند تا دیگر شاهد چنین حوادثی در کشور نباشیم:"  امیدوارم که دیگر شاهد اینگونه مسایل جانگداز نباشیم به شما دوست عزیز و همه داغداران این حادثه تسلیت مجدد عرض می کنم".دکتر امید مسعودی نیز در همین خصوص می گوید:من در مراسم نکوداشت بیژن نوباوه در این باره مفصل سخنرانی کردم و الان هم در یک جمله عرض می کنم خبرنگاران  بویژه درجنگ در حالی که به انتقال پیام در زیر اتش وگلوله مشغول هستند حضور فیزیکی اشان "پیام"است.زیرا بادیدن آنها به زندگی می اندیشیم وبه ادامه نبرد و وقتی که انها شهید یا جانباز می شوند پیامی هستند برای ادامه دادن راهشان...به امید موفقیت همکاران عزیز خبرنگار در عرصه آگاهی واند یشیدن.

دکترحمید عبدالهیان عضو هیات علمی دانشگاه تهران نیز اینگونه می نویسد که جناب آقای صبوحی من هم به سهم خود این فاجعه را تسلیت می گویم و امیدوارم قدر جنسی زمانه که با تلاش خبرنگاران به جوامع منعکس می شود راهمراه با زحمات آنها بدانیم. دکتر گرانمایه پور نیز که خاطراتی از دوستان قدیمی و صمیمی اش چون شهید ایل بیگی و خیرخواه دارد وعده می دهد که خاطراتی از آنها را برایم بازگو کند و من می اندیشم به اینکه با آمدن شب و طلوع صبح فردا باز هم وعده هایی که در نخستین ساگشت عروج همکاران شهیدم تکرار می شود برای یکسال دیگر مختومه بماند و از خاطرها محو شود تا دومین سالگردی که دوباره از راه برسد!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد