( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

من نمی گویم خبرنگاران مجیز بگویند

" روایی و اعتبار بخشی یک گزاره باید به روزنامه نگاران ثابت شود و سپس نسبت به انعکاس آن اقدام کنند در غیر این صورت چه تفاوتی میان روزنامه نگاران و جامعه بی دین وجود دارد. "

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفت و گو با " پرانتز " ضمن بیان این مطلب اضافه می کند : "  چرا ما که دایما از دینداری سخن می گوییم و معتقدیم ملاک ، امانتداری و راستگویی است ، تصور می کنیم دکتر مخبر دزفولی / عکس : فارسباید هر خبر داغی راهر چند به دروغ ، منتشر کنیم ؟ کجای حرفه خبرنگاری اینگونه اقتضاء می کند ؟ دکتر مخبر دزفولی با بیان اینکه نوعی بیماری درخبرنگاری ما وجود دارد که به جای یافتن واقعیت ها در پی یافتن جنجال ها هستند خاطر نشان می کند : چرا خبرنگاران ما نسبت به حلال و حرام و صدق و دروغ بودن اینقدر بی حساسیت شده اند بگونه ای که معیار آنها برای انعکاس خبر جنجال برانگیز بودن و جلب مخاطب به هر قیمتی است. با من مصاحبه می کنند ، آن کلمه را نمی نویسند اما شبیه آن را می نویسند ؛ این با دروغ فرقی ندارد . وی یادآور می شود : بخش زیادی از موضوعاتی که رهبر انقلاب در بحث آزاد اندیشی به آن اشاره کرده اند متوجه نوشته های شما خبرنگاران است . شما باید قواعد و اخلاق بحث منطقی را رعایت کنید ، اگر رعایت نکنید این مقوله به دعوای عبث تبدیل و نتیجه آن می شود که معمولا مسوولان می گویند دیگر با این گروه از خبرنگاران گفت و گو نمی کنیم.من نمی گویم خبرنگاران مجیز بگویند،اصلا چنین روحیه ای ندارم.نمی گویم الکی بیایند تایید کنند ؛اما اگر تایید درستی وجود دارد چرا نمی آیند تایید را بنویسند؟چرا نمی گویند این آقا زحمت کشیده و به همین دلیل از وی تشکر می کنیم؟ مخبر ادامه می دهد : اشکالات را بگویید اما در کنار آن به کارهای خوب هم اشاره کنید. اینهمه کارخوب انجام شده است ؛ یک کلمه در مورد آن صحبت نمی شود اما کافی است اشکالی در جایی وجود داشته باشد ببینید چه می کنند.من هم اشکال منطقی را قبول دارم اما اگر قبول نداشته باشم منصف نیستم. آن اشکال را می پذیرم اما شما هم 99 کار خود را منعکس کنید. دبیرشورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن اعلام آمادگی برای حل مشکلات صنفی روزنامه نگاران  در شورای عالی انقلاب فرهنگی می گوید : چنانچه لازم است دغدغه های صنفی  روزنامه نگاران در حد سیاستگذاری انسجام بخشی شود ما آماده همکاری با آنها هستیم .کافی است روزنامه نگاران وارد صحنه شوند و پیشنهادات خود را در محدوده و سطحی که قابلیت تصویب در حد سیاستنامه در شورایعالی انقلاب فرهنگی را دارد مطرح کنند ما نیز ضمن تصویب و تایید از آن پشتیبانی و مشکلات آنها را حل می کنیم. مخبر دزفولی در پیان خاطر نشان می کند : من با خبرنگاران دوست هستم و برای آنها احترام قایلم ؛ البته این احترام متقابل است و مبنای آن نیز صداقت و راستگویی و امانتداری است .


درباره دکتر مخبر دزفولی

دکتر محمدرضا مخبر دزفولی 47 ساله اصالتا دزفولی است و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در همین شهر به پایان برده است. وی در سال 1366 موفق به دکترای عمومی دامپزشکی و در سال 1373 به کسب مدرک دکتری تخصصی در طب داخلی دامپزشکی از دانشگاه تهران نایل شده است.وی در سال 1367 فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی را در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران شروع کرد و از سال 1381 عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی از آذرماه سال 1384 دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی شد و تاکنون نیز در این سمت مشغول به خدمت است. وی همچنین عضو وابسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی و هیات تحریریه مجله تحقیقات دامپزشکی و در حال حاضر استاد پایه 20 دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران است. از دکتر محمدرضا مخبر دزفولی، بیش از 80 مقاله علمی و پژوهشی، منتشر شده است.

نظرات 4 + ارسال نظر
شیرین علیزاده 1387,09,05 ساعت 14:45

سلام آقای صبوحی
صمیمانه ترین مراتب همدردی ام را به مناسبت در گذشت ناگهانی پدر خانم عزیزتان بپذیرید. واقعا شوکه شدم
امیدوارم خداوند به شما و بازماندگان بویژه همسر عزیزتان
صبر عنایت کند
تسلیت سایر دوستان: راحله - سیما - مریم - حدیثه را نیز بپذیرید

سلام دوست و همکار ارجمندم
از این مطالب تولیدی‌تان استفاده می بریم. تبریک ...

درباره این شرح وظایفی که جناب دزفولی برای روزنامه نگاری کشور بیان کرده اند چند نکته را خواهش می‌کنم دقت کنید یا دقت کنند:
۱- به نظر می رسد چنین دیدگاه هایی که حداقل بنده سالهاست با آنها آشنا هستم در کشور ما بیش از تقویت آگاهی بخشی به جامعه به دنبال ایجاد بن‌بست خبری یا منع اطلاع رسانی بنا بر مصالح گروهی یا سازمانی هستند. مشابه این دیدگاه‌ها در حوزه قوه قضاییه، نیروی انتظامی، سازمان زندان‌ها و البته برخی وزارتخانه ها مثل بهداشت یا کشور وجود داشته است که گاهی شل و گاهی سفت می‌شده، سرانجام مدیران آنها هم گاهی به چنین اعتراضاتی لب گشوده اند! متاسفانه آقای دزفولی و افراد محترمی مشابه ایشان سال‌هاست که حتی در سازمان‌هایی که ظاهرا بایستی در امور فرهنگی بسیار قدرتمند عمل کنند و با رسانه ها هم روابط مفیدی به نفع جامعه داشته باشند به روزنامه نگاران کم توجهی کرده و صرفا نگاهی یکسویه داشته‌اند. در این میان برای رسانه‌ها هم البته مهم نیست که چه انگ‌هایی به آنان می‌خورد، چرا که در جامعه ما حتی این اتهامات با اسناد و مدارک قانونی متوجه مسئولانی می‌شود اما کسی به این موارد رسیدگی نمی‌کند. حال وقتی در این جامعه بعضی مدیران از خط دین‌مداری و امنتداری خارج می‌شوند چه انتظاری از خبرنگاران است که فقط راوی مطلب هستند نه قاضی مکتب!

۲- اصل اتهامات آقای دزفولی به خبرنگاران فاقد اسناد علمی است. چرا که اولا ایشان فرموده اند« دایما از دینداری سخن می گوییم و معتقدیم ملاک ، امانتداری و راستگویی است ، تصور می کنیم باید هر خبر داغی راهر چند به دروغ ، منتشر کنیم ؟ کجای حرفه خبرنگاری اینگونه اقتضاء می کند ؟... نوعی بیماری در خبرنگاری ما وجود دارد که به جای یافتن واقعیت ها در پی یافتن جنجال ها هستند...چرا خبرنگاران ما نسبت به حلال و حرام و صدق و دروغ بودن اینقدر بی‌حساسیت شده اند» ! این بیانات طبق کدام تحلیل محتوا یا پژوهش یا داده های علمی منتشر شده است؟
باید در این زمینه گفت که دوست عزیز و ارجمند! روزنامه نگاری و علوم ارتباطات اجتماعی قواعد خاصی دارد که شاید با علوم دیگر مثل پزشکی یا دامپزشکی متفاوت است. خدای ناکرده قصد اهانت وجود ندارد بلکه این اصل به این مسئله مرتبط می‌شود که اساسا با علوم انسانی یا علم اجتماع سر و کار داریم که همه می‌دانیم آنها علم لامتقین و غیراثباتی محسوب می‌شوند. به عبارت دیگر ما هنوز در علوم انسانی هم چیزی را نتوانسته ایم ثابت کنیم چه رسد به روزنامه نگاری که شاخه ای میان رشته ای از این بین است . دوم این که بر خلاف ادعای این دوست ارجمند، شاید ۹۸ درست اخبار و اطلاعات منتشره مطبوعات و خبرگزاری ها، نقل قول یا مصاحبه با مسئولان و اشخاص سوم شخص و چندم شخص یا اخبار نمابر شده سازمانی هستند. حال اگر در جامعه ما به ویژه در حوزه‌های سیاست و فرهنگ چنین معضلی یعنی وعده و اخبارهای کذب از زبان برخی مسئولان جاری می‌شود نبایستی این آسیب را متوجه مطبوعات بدانیم. متاسفانه همین نگاه را هم عوام جامعه دارند و تصورشان این است که هر چه روزنامه یا تلویزیون نوشت یا گفت نعوذبال‌...وحی منزل است! اگر هم دروغ از آب در آمد پس روزنامه دروغگو بوده و همه می گویند فلان روزنامه دروغگو بود؟! اما دوست ارجمند این آسیب اول به فرهنگ مدیران جامعه و سواد رسانه ای آنها مربوط است و باید آنها را بازخواست کرد که چرا اخبار دروغ اعلام می‌کنند؟ هر چند در این بین مقبول است که رسانه‌ها براساس اصول روزنامه‌نگاری و اخلاق حرفه‌ای عمل کنند. یعنی از صحت اخبار منتشره مطلع باشند. پیشنهاد می‌کنم چنین موضوعی را با ترازهای علمی مطرح کنیم. ( در این زمینه ما در حوزه ارتباطات اعلام آمادگی می‌کنیم که با آقای دزفولی یا شورای عالی در زمینه کشف این حقیقت که رسانه ها چقدر دروغ می گویند همکاری کنیم و بعد با یکدیگر در یک میزگرد یا برنامه عمومی دستاورد این تحقیق را اعلام نماییم.) . ای کاش حداقل می‌گفتند مثلا تا کنون چند اصلاحیه یا تکذیبیه برای رسانه ها فرستاده ایم؟

۳- برادر ارجمند...این که در نظام مطبوعاتی و رسانه ای ما اشکالات فنی و حرفه ای وجود دارد شکی نیست اما متاسفانه بزرگ کردن این عیوب (که شاید به یک درصد خطا بیشتر تجاوز نکند) خود اشتباه دیگری است که قدری حادتر از برجسته سازی اخبار در رسانه هاست. به عبارت دیگر اگر معضلات واقعا بزرگ و حاد جامعه در تمام حوزه ها از سوی مطبوعات مطرح نشوند آیا این مشکلات مورد توجه مسئولان خواهند بود؟ بعید است! این اقدام با نیت اصلاح جامعه است. حال اگر اشکالات کوچک یا فردی در مطبوعات بزرگ شوند این‌گونه برداشت می شود که پای منافع شخصی و گروهی در میان است نه منافع ملی.
به هر حال تجربه نشان داده که هر گاه در این کشور مطبوعات به موضوعی توجه نشان داده و آن را مورد بحث قرار داده اند سرانجام آن موضوع به نتیجه رسیده یا محقق شده است. نمونه اش هم بسیار است و حداقل بنده در حوزه های فرهنگی و اجتماعی به دفعات با مواردی برخورد یا ارتباط داشته ام که یک مسئله ظاهرا کوچک به قول دوستان (مثل تعطیلی یک بیمارستان بیماران روان (شهید اسماعیلی)، مثل حضور یک فرد متخلف نظامی در یک تجمع که بعدها منجر به صدور رای برای او شد، مثل ماجرای آزادی یک زندانی مالی یا جنایی و...) با حضور رسانه ها و جریان خبری چه دستاوردهای مفیدی برای جامعه و مردم داشته است. آیا نباید از این مواضع دفاع کرد؟ از طرفی سانسور کرده و مانع تراشی برای رسانه ها هم تبعات سنگینی داشته مثل برخی پرونده های جنایی زنجیره ای یا ماجراهای اقتصادی و ...
بنده معتقدم که مواردی هست که سهوا یا عمدا خبرنگار یا روزنامه نگار شاید دچار انحراف حرفه ای شود یا اشتباه کند اما نباید این موضوع را به مصاحبه نکردن مسئولان کشور نسبت داد. در هر صورت دانستن حق مردم است و نوشتن هم حق روزنامه نگاران. خط مشترکی که میان این دو مرز میتوان قائل شد همان قوانین مدون حقوقی و البته مقررات صنفی و اخلاق حرفه ای است. ...چه بسا بهتر است به جای ایراد گرفتن به رسانه ها و زدن ریشه اعتماد مردم به خبرنگاران، قدری عرصه تعامل و شیوه بیان‌مان را اصلاح کنیم.
این اظهارات باعث شد کمی بیشتر به مسئله برجسته نمایی در مطبوعات و از سویی ضعف سواد رسانه ای در مسئولان کشور توجه کنم و در این زمینه مقاله ای علمی ارائه خواهم کرد که خبرتان خواهم کرد.
با تشکر از شما و آقای دزفولی

با سلام خدمت اقای صبوحی
جای تاسف است کسانی در پست های بالای فرهنگی دراین جامعه حضور دارند که کمترین اطلاعات را راجع به فعالیت و حرفه روزنامه نگاری و سیرتطوری ان در دنیا وایران دارند و نظریاتی را مطرح می کنند که اساسا هیچ ارتباطی با وظایف ورسالتهای روزنامه نگاران - انهم در جهان امروز ودراستانه دهه دوم قرن بیست ویکم ندارد . امیدوارم که بتوانم در وبلاگ شخصی خودم پاسخی به اقای مخبر دزفولی که اتفاقا دکتر دامپزشک هم هستند !! بدهم

طاهره 1387,09,06 ساعت 20:34

سلام وخسته نباشید به شما یار گرامی
پیروز باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد