( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

به استقبال روابط عمومی الکترونیک نرفته ایم

روابط عمومی الکترونیک پدیده ای است تکنولوژیک که زاییده انقلاب اطلاعات و ارتباطات است و در واقع اگر این تحول علمی- تکنولوژیک رخ نمی ‌داد، روابط عمومی الکترونیک نیز مطرح نمی گردید .از سوی دیگر، روابط عمومی الکترونیک در بطن جامعه‌ای جریان دارد که آن نیز زاییده همین تحول است. جامعه‌ای که در آغاز " جامعه اطلاعاتی"  نام گرفت و سپس " جامعه معرفتی"  نامیده شد و با هر نامی که خوانده شود، جامعه ای است که دردکتر شهیندخت خوارزمی فضایی متفاوت با فضای فیزیکی و تابع قوانینی دیگر و بیش از هر چیز تابع قانون شتاب تحولات تکنولوژیک تکوین یافته و همگام با این تحولات در حال تکامل است.خانم دکتر شهیندخت خوارزمی استاد پیشگام روابط عمومی الکترونیک که امروز از تلاش‌های علمی و زحمات ایشان همزمان با برگزاری چهارمین همایش روابط عمومی الکترونیک در هتل المپیک تقدیر می گردد در گفت و گویی با ما به این موضوع پرداخته است .

خانم دکتر، شما مترجم اثر موج سوم هستید. اجازه بدهید تافلر و کتاب او را بهانه ای برای آغاز این گفت و گو و طرح این سوال قرار دهیم که اصولا بعد از گذشت سالها از پیش بینی های تافلر، تا چه حد فرآیندی که او در نظر دارد درخصوص پیشرفتهای جامعه ما مصداق پیدا می کند؟

تحولاتی که تافلر با عنوان موج سوم پیش بینی می کرد بیشتر حول محور آثار فناوری اطلاعات و ارتباطات  در تمامی ابعاد زندگی انسان بود ، در واقع نظر تافلر این بود که با انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات جامعه تغییر یافته و جامعه ای موج سومی شکل می گیرد.بعدی از این جامعه در عرصه اقتصاد است که تمامی قاعده بازی تولید ثروت تغییر پیدا می کند و بدون زیرساخت پیشرفته IT هیچ کشوری نمی تواند به توسعه اقتصادی دست پیدا کند.تافلر درابعاد دیگر نیز پیش بینی های دیگری دارد مثلا به تاثیر آن در ابعاد اجتماعی وفرهنگی اشاره می کند. بطورکلی او معتقد بود که IT در تمامی زمینه ها جامعه را متحول خواهد کرد.این مساله در ایران هم آغاز شده است ضمن اینکه به تعبیر تافلر ایران ترکیب از ساختارهای موج اولی ، موج دومی و موج سومی است . یعنی ویژگی های عصر کشاورزی ، عصر صنعت  و عصر فراصنعت یا فناوری اطلاعات و ارتباطات را دارد و می توان جامعه ایران را شکلی از موزاییکی از ویژگی های هر عصر دانست .اینکه این پیش بینی ها در مورد ایران محقق شده است باید بگویم ایران به تعبیر تافلر تا رسیدن به یک جامعه موج سومی فاصله خیلی زیادی دارد.

ادامه مطلب ...

باید طرح جامع آینده نگری اطلاعاتی داشته باشیم

پس از پایان دهه 90 و آغاز هزاره سوم ، دنیا وارد مرحله جدیدی از تکامل تکنولوژیک خود به نام عصر اطلاعات شد. عصری که ساختارها و ملزومات خود را با فناوری های موجود منطبق ساخت و بر اساس نیازهای حاصل شده زمینه زایش فناورهای جدیدی را فراهم کرد. اینترنت به عنوان بزرگترین و موثرترین مولود گره خوردگی ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی ظرف چند ساله اخیررشد بسیاری یافت و سیستمهای ارتباطی و اطلاعاتی نیز به شکل چشمگیری توسعه یافت .همزمان توجه دکتر معتمد نژادجوامع به الگوی توسعه دانایی محور به عنوان سیستم مطلوب توسعه ای در جوامع اطلاعاتی عزم جهانیان بویژه سازمانهای بین المللی را برای تغییر نگرش در این حوزه مشخص نمود. در این راستا توجه به اصل آزادی بیان، دسترسی عام و جهانشمول به اطلاعات و دانش، احترام برای تنوع زبانی و فرهنگی و دسترسی برابر به آموزش مطلوب مبانی نامگذاری روز جهانی جامعه اطلاعاتی ازسوی یونسکو را فراهم نمود.این روز و راه پیش روی ما برای رسیدن به این جامعه بهانه ما برای گفت و گو با دکتر کاظم معتمدنژاد، رئیس انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی است که از نظر می گذرانید:

آقای دکتر جامعه اطلاعاتی دقیقا چه مشخصاتی دارد که یک جامعه غیر آن ندارد؟

جامعه اطلاعاتی جامعه ای است که تمامی کارها در آن اطلاعاتی و به عبارت روشن تر کامپیوتری شده است.بشر در طول تاریخ چند مرحله اجتماعی و اقتصادی را پشت سرگذاشته است ؛ مرحله اول دوره اقتصاد کشاورزی ، دوره دوم اقتصاد صنعتی و از اواسط قرن بیستم جامعه اطلاعاتی. این دوره را به این دلیل اطلاعاتی می گویند چون امکانات اطلاعاتی در آن بقدری افزایش یافته است که به پیشرفت امور کشاورزی ، صنعتی و خدماتی کمک می کند.

جامعه تحول یافته نیز جامعه ای است که تمامی فعالیتها و محصولات و خدمات آن جنبه اطلاعاتی دارد.این جامعه در کنارخود دیگر شرایط پیشرفت جامعه انسانی را نیز به همراه دارد.در این جامعه از جنبه اقتصادی باید تبعیض وجود نداشته باشد. فقراز میان برود،سواد آموزی همگانی شود آزادی های بنیادی توسعه پیدا کند و همه این مسایل باید به موازات یکدیگر پیش رود. در این میان مباحث پیچیده ای رخ می دهد ؛ برخی از تکنولوژی به عنوان هدف و نه وسیله استفاده می کنند یعنی در هر جامعه ای هر چه تکنولوژی پیشرفت بیشتری داشته باشد توسعه یافته تر است در صورتی که تکنولوژی باید یک وسیله و نه یک هدف باشد.

ادامه مطلب ...

در غرب عنوان مدیر مسوول نداریم

بخش نخست گفت و گوی " پرانتز " با آقای دکتر یحیی کمالی پور مدیر مرکز مطالعات جهانی در دانشگاه پوردو پرسشی را در ذهن برخی از همکاران رسانه ای ام ایجاد کرد که گویا انجام برخی امور تحریریه نیز جزو وظایف مدیر مسوول است؛ بویژه " امید جهانشاهی" عزیز که گفته بود : " ...  ایشان مدیر و سردبیر را یکی گرفته اند در حالیکه دو حرفه جداست. انتخاب خبر و عکس کار مدیر نیست کار سردبیر است. مدیر با رسانه به عنوان سازمان کار دارد ..." همین شایبه انگیزه گفت و گوی کوتاه دیگری با ایشان گردید . گفت و گوی حاضر را که در واقع حاصل صبر و متانت قابل تحسین آقای دکتر  یحیی کمالی پور است تقدیم حضورتان می گردد:

آقای دکتر ، در روزنامه ها انجام برخی امور همچون انتخاب عکس و تیتربر عهده سردبیر است  .آیا مدیر هم در این خصوص ایفای نقش می کند؟

همانطور که  قبلا نیز یادآور شدم روزنامه ها هم"مدیر"( Chief or Managing or Executive Editor ) دارند و هم سردبیر (Editor ) . در ضمن معمولا انتخاب عناوین صفحه های اول از جمله تیتر و عکس در یک نشست ( editorial/staff meeting) انجام می گیرد در هر حال همه روزنامه ها یکسان نیستند و تفاوتهایی در عناوین هست.این اعتقاد که انتخاب عکس و خبر در یک نشریه کار مدیر نیست بلکه کار سردبیر است نظر صحیحی است اما در آن استثنائاتی وجود دارد .

چه استثنائاتی ؟

 این مساله به وضعیت روزنامه ، محل چاپ ( شهر کوچک و یا بزرگ ) و تیراژ بستگی دارد.بدکتر کمالی پورعضی از دوستان همیشه قالبی فکر می کنند ؛ به عنوان مثال من به عنوان مدیر بخش ارتباطات نباید نامه های خودم را تایپ کنم بلکه منشی من باید این کار را انجام بدهد.ولی واقعیت این است که همیشه این اتفاق نمی افتد و یک چارچوب سیمانی ( قالب غیر قابل تغییر ) وجود ندارد و نباید هم وجود داشته باشد . در روزنامه های کوچک ( شهرهای کوچک ) مدیر و سردبیر یک فرد است و در روزنامه های بزرگ از هم جدا هستند.در بعضی از موارد حتی صاحب روزنامه مدیر و سردبیر نیز هست!" .

بنابر این در غرب عنوانی به نام " مدیر مسوول " وجود ندارد ؟

خیر چنین عنوانی در روزنامه های غربی وجود ندارد و شاید هم این موضوع ( فرق سردبیر و مدیر مسوول ) اشکال آفرین باشد.من در پاسخ قبلی ام سعی کردم که از ادبیات رایج در فارسی استفاده کنم ولی اجازه بدهید در اینجا این کار را انجام ندهم . در روزنامه های غربی عنوان " مدیر " که در زبان انگلیسی شامل "director," "head" و یا "chair" می شود وجود ندارد . آنچه رایج است این است که معمولا عناوینی از قبیل "managing editor," "editor-in-chief" یا " executive editor" معادل " سردبیر ارشد " در فارسی استفاده می شود  .بنابر این اکثر مسوولین به نوعی " سردبیر " هستند ولی با  رده ها  و وظایف گوناگون که قبلا به آنها اشاره شد. و بالاخره حدس من این است که در یک مقطعی در تاریخ روزنامه نگاری در ایران واژه "Editor-in-Chief," که این روزها به ندرت در روزنامه های غربی دیده می شود به عنوان " مدیر مسوول " ترجمه و تا کنون از آن استفاده شده است . در هر حال عنوان های رایج " Managing Editor" و  "Executive Editor" می باشد که معادل فارسی آن " سردبیر ارشد "است.

سطح اختیارات مدیران در رسانه ها

"یکی‌ از ضعف‌های ملی‌ ما ضعف مدیریت در کلیه حوزه‌ها از جمله رسانه ها است" ، دکتر یحیی کمالی پور مؤسس و مدیر انجمن ارتباطات جهانی دانشگاه پوردو ایالات متحده در گفت و گویی کوتاه با پرانتز در خصوص مدیریت در رسانه های داخلی به چند پرسش در این خصوص پاسخ گفته است.دکتر کمالی‌پور، اندیشمند بنام بین‌المللی، پروفسور رشته ارتباطات جمعی و رئیس دپارتمان ارتباطات و هنرهای خلاق و مدیر مرکز مطالعات جهانی در دانشگاه پوردو در ایالت ایندیانای آمریکا می‌باشد. حوزه تحقیقاتی وی شامل "جهانی سازی"، "تاثیر رسانه‌ای"، "ارتباطات بین‌الملل" و "تکنولوژیهای ارتباطات جدید" است.


آقای دکتر سطح اختیارات مدیریت روزنامه ها در غرب چقدر است؟

این سطح در رپروفسور کمالی پوروزنامه‌ها معمولا یکسان نیست؛ در روزنامه‌های شهرهای کوچک اختیارات بیشتر و در روزنامه‌های شهرهای بزرگ کمتر است. همینطور استانداردها گوناگون و گاهی‌ اوقات در تضاد با یکدیگر هستند.  از طرفی انتظارات روزنامه نگاران و مدیران نیز یکسان نیست ؛ یکی‌ از انتظارات خبرنگاران این است که مدیران بیشتر در فکر حفظ منافع صاحبان روزنامه‌ها هستند تا توجه به نیاز‌های مخاطبین و حفظ وظایف حرفه ای‌ روزنامه نگاران.  در هرحال، وظایف مدیران روزنامه‌ها شامل 1- انتخاب اخباریکه قابل چاپ هستند، 2- انتخاب عکس ها، 3- تدوین و ویرایش گزارش ها، 4- تعیین اولویت محتوا و تیتر ها، 5- ارجاع پوشش خبری به خبرنگاران، 6- استخدام و تعلیم نیروهای مورد نیاز، 8- تأمین نیازهای صاحبان آگهی ها، و 9- انجام نشستهای روزانه با سایر مدیران. 

آیا در کشورهای توسعه یافته مفهومی به نام مدیر مسوول وجود دارد ؟

بله، روزنامه‌های شهر‌های بزرگ یک مدیر مسئول دارند و معمولا سردبیرانی که مسئول بخشهای  بخصوصی هستند از جمله سردبیرصفحه نظر‌ها و دیدگاه‌های خوانندگان، سردبیر بخش سیاسی  سردبیر بخش ورزش،سردبیر آگهی ها،سردبیرنسخه‌های مناطق شهری، و سردبیرنسخه اینترنتی. از طرفی روزنامه‌های کوچک، معمولا یک مدیر مسول و سر دبیر دارند.

ادامه مطلب ...

سپکتیتور ؛ نخستین مجله انگلیسی زبان جهان

امروز 26 آوریل مصادف است با سالروز انتشار مجله انگلیسی سپکتیتور. این نشریه که گفته می شود نخستین مجله جهان به زبان انگلیسی است نشریه روزانه ای بود که از سال 1711 تا 1712 توسط جوزف ادیسون شاعر و سیاستمدار انگلیسی و ریچارد استیل ایرلندی در انگلستان پس از ملاقات این دو در مدرسه چارتر هاوس منتشر گردید. هر شماره این نشریه تقریبا 2500 کلمه طولانی بود که تا 555 شماره نیز ادامه یافت. آنها در هفت جلد منتشر می شدند. این نشریه یکبار دیگر بدون حضور استیل دوباره درسال  1714 و به صورت سه هفته یکبار برای مدت 6 ماه احیا شد.هدف سپکتیتور جان دادن به اخلاقیات و آمیختن بذله گویی با اخلاقیات بمنظور نیل به فلسفه خارج از کتابخانه ها ، مدارس و دانشگاهها بود این نشزیه می کوشید در کلوب ها، بر روی میز چای قهوه خانه ها جای خود را باز کند چرا متولیان آن معتقد بودند لازم است تا خوانندگان حتی پشت میز صبحانه چای خود را با تفکر بنوشند و منزل را بدون خواندن آن ترک نکنند. سپکتیتور می کوشید خوانندگانی تحصیلکرده ، نکته سنج ، را گرد آورد. خوانندگانی که بدانند چگونه با یکدیگر با سیلق تربیتی مشخص و مطابق ارزشهای فلاسفه روشنگری در آن زمان با یکدیگر گفت و گو و تعامل اجتماعی داشته باشند .با وجود اینکه این نشریه با تیراژ نسبتا اندک؛ حدود 3 هزار نسخه  منتشر می شد اما مخاطبان  زیادی داشت.برآورد بگونه ای که هر شماره آن توسط 60 هزار لندنی که حدود یک دهم جمعیت پایتخت آن زمان را تشکیل می دادند .با آنکه اکثر خوانندگان خود مشترک روزنامه بودند اما این روزنامه را بازرگانان و تجاربزرگ و کوچک علاقه مند نیز تهیه می کردند.یورگن هابرماس  فیلسوف و نظریه‌ پرداز اجتماعی معاصر و وارث مکتب فکری فرانکفورت  این روزنامه را ابزاری  برای دگرگون ساختن  معلومات عمومی در انگلستان قرن هجدهم می بیند.وی اشاره می کند که این دگرگون سازی برای علاقه مند کردن طبقات متوسط جامعه همچون ترویج ارزشهای حزب ویگ  در انگلستان قدیم شکل گرفته است.این روزنامه عوام پسند خوانندگان بسیاری حتی پس از قرن هجدهم و قرن نوزدهم داشت و  درهشت مجلد چاپی فروخته می شد. سبک نوشتاری آن به نثر بود و مطالبی درباره ازدواج ، اخلاقیات و اندرزهایی توام سرگرمی منتشر می کرد. یکی از ویژگیهای مهم سپکتیتور داستانهای ساختگی "آقای سپکتیتور" بود که نخستین شماره آن به داستان زندگی اش اختصاص داشت. آقای سپکتیتور کم حرف بود و اغلب با حرکات ارتباط برقرار می کرد.تصویر  بی تکلف اش به تثبیت موقعیت اش در جامعه کمک بسیاری نموده بود. او از روی عادت نقاط ضعف  اجتماعی شهروندانش را شرح می داد و همچنین خاطر نشان می کرد که این نثر طنز پرگوی با کم حرفی وی در زندگی روزانه اش برابری می کند.