قالب وبلاگ


خبرنویس
زمزمه انتظار- علی احمدی 
گاهی خدا هم چشم بر هم می گذارد

یک مشت غم بر پشت آدم می گذارد

گاهی خدا هم سینه ای را می فشارد

گاهي خدا هم سينه اي را می فشارد

بر گرده ی دل داغ ماتم می گذارد

در گرمگاه رزم پاكی با پليدی

نعشی به روي دست رستم می گذارد

شايد خدا هم می پسندد داد دل را

كاين گونه اش در بوته ی غم مي گذارد

دستی است بازيگر كه نان خار كن را

بر سفرة رنگين حاتم مي گذارد

هشدار‌ ، بذر نامرادی ريشه اش را

گاهي به سرعت ، گاه كم كم مي گذارد

گاهي به آهي دودماني مي شود گم

آه سحر تأثير محكم مي گذارد

گر ژاله از دامان گل افتاد ارفع

گل نيز سر بر گور شبنم مي گذارد

[ نهم آبان ۱۳۹۲ ] [ 21:15 ] [ علی احمدی ]
خوش آمدی به دنیای من

خوش آمدی به دنیای ما آدمها که اگر همه عالم هم دور و برمان باشد باز تنهاییم

ما با این طاق نصرتها قد کشیده ایم...

خوش آمدی به دنیای من...


[ سوم تیر ۱۳۹۲ ] [ 0:46 ] [ علی احمدی ]

پاره‌ای از پاره ی تنم زخم شد و درد همه ی وطنم را فرا گرفت ...

اما همه ی ما در این سرزمین حتی همین زمین که چند روز پیش به خودش لرزید

ابتدا و انتهای  نگاهمان به نبض نگاه توست...

تو که امان اهلِ زمینی 

توکه داشتنت به همه ی داشتن ها و نداشتن ها می ارزد ...


ما هم این روزها مثل مدینه و کوچه هایش روی قله ی دلتنگی ایستاده ایم...

امیدوار به روزی که تو می رسی و کام زمین شیرین می شود 


[ بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۲ ] [ 22:26 ] [ علی احمدی ]

هر چه هست از قامت ناساز بي اندام ماست

 ور نه تشريف تو بر بالاي کس کوتاه نيست

[ هفتم دی ۱۳۹۱ ] [ 18:56 ] [ علی احمدی ]

سلام بر آن كشته مظلوم، 

                                سلام بر برادرِ مسمومش، 

                                                         سلام بر على اكبر،  

سلام بر آن شير خوارِ كوچـك، 

                                 سلام بر آن بدن هاى برهـنه شده، 

                                                                 سلام بر آن به خاك افتادگان در بيابان ها، 

 سلام بر آن كسى كه ربّ جليل او را پاك و مطهّر گردانيد،

                                                               سلام بر آن كسى كه جبرئيل به او مباهات مى نمود،

 سلام بر آن كسى كه ميكائيل در گهواره با او تكلّم مى نمود، سلام بر آن كسى كه عهد و پيمانش شكسته شد، سلام بر آن كسى كه پرده حُرمَتش دريده شد، سلام برآن كسى كه خونش به ظلم ريخته شد، سلام برآنكه با خونِ زخم هايش شست و شو داده شد، سلام بر آنكه از جام هاى نيزه ها جرعه نوشيد، سلام بر آن مظلومى كه خونش مباح گرديد، سلام بر آنكه در ملأ عام سرش بريده شد، سلام بر آنكه اهل قريه ها دفنش نمودند، سلام بر آنكه شاهرَگش بريده شد، سلام بر آن مدافعِ بى ياور، سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده، سلام بر آن گونه خاك آلوده، سلام بر آن بدنِ برهنه ، سلام بر آن دندانِ چوب خورده ، سلام برآن سرِ بالاى نيزه رفته، سلام بر آن بدن هاى برهنه و عريانى كه در بيابان ها(ىِ كربلاء) گُرگ هاى تجاوزگر به آن دندان مى آلودند، و درندگان خونخوار بر گِردِ آن مى گشتند، سلام برتو اى مولاى من ...

[ بیست و هفتم آبان ۱۳۹۱ ] [ 1:45 ] [ علی احمدی ]
!
گمان نکن حرفهای من تمام می شود نه ! من تازه به حرف آمده ام سکوتم را ببین!
[ دهم آبان ۱۳۹۱ ] [ 23:58 ] [ علی احمدی ]
آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفت

که اگر سر برود از دل و از جان نرود 


[ بیست و یکم مهر ۱۳۹۱ ] [ 22:50 ] [ علی احمدی ]
روزگاری خاکستر روی خورشید می پاشیدند خاموش شود

نمی دانستند

خورشید هرگز خاموش نمی شود...

 

[ بیست و سوم شهریور ۱۳۹۱ ] [ 22:17 ] [ علی احمدی ]
ما به نشانه های بی اشتباه ایمان آورده ایم.

و این باور را به رخ عالم می کشیم که اهل بیت رسول لله پاکترین مخلوقات خدایند.

به رخ عالم می کشیم که انتظار نشان محکم باور ماست.

به رخ عالم می کشیم که

ما مردمان این سرزمین

چشم به راه آن موعودی هستیم که با آمدنش

در کالبد مرده ی زمین روح تازه ای خواهد دمید

اگر خورشید دیر طلوع می کند گناه او نیست

                                                  دیوارهای شهر بلند شده اند...

[ هجدهم شهریور ۱۳۹۱ ] [ 13:57 ] [ علی احمدی ]
سلام رمضان!

سخت نیازمند تو بودم

خوب شد آمدی

...

[ دوم مرداد ۱۳۹۱ ] [ 15:27 ] [ علی احمدی ]
........ مطالب قدیمی‌تر >>

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ
امکانات سایت

آی پی رایانه شما :

بک لینک طراحی سایت