چه کسی گفته که تلویزیون باید جای منبر را بگیرد؟

اظهارات دکتر منتظرقائم و تلقی و تعریف وی در خصوص رسانه های سنتی توجه برخی از استادان و کارشناسان و دانشجویان علوم ارتباطات را معطوف خود ساخت که می کوشم هر از چندی در مجالی به ارایه هر چند مختصر این نقطه نظرات بپردازم.

دکتر مهدی محسنیان راد پس از مرور اظهارات دکتر منتظرقائم در گفت و گو با" پرانتز  "اظهار می دارد:" "دسته بندی رسانه ها به سنتی و مدرن بستگی به این دارد که چه تعریفی از رسانه ها داشته باشیم.افرادی مانند دکتر اصغر فتحی ، استاد علوم ارتباطات که حدود 30 سال است در کانادا تدریس و تحقیق میدکتر محسنیان راد کند کتابی به انگایسی نوشت که قبل از انقلاب به وسیله پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه ایران که دکتر مجید تهرانیان از اعضای آن بود ترجمه شد.نام کتاب چنین است:منبر یک رسانه عمومی در اسلام.این کتاب در کتابخانه ملی ایران موجود است.رساله لیسانس آقای دکتر افخمی – استاد علوم ارتباطات علامه – نیز که فکر می کنم زیر نظر آقای دکتر معتمد نژاد انجام و در سال 1359 دفاع شد عنوانش منبر به عنوان یک رسانه ارتباط جمعی بود."

دکتر محسنیان راد درست یک سال پیش در گفت و گویی در خصوص رسانه منبر این مفاهیم را بیشتر توضیح داده بود:"با تولد یک رسانه جدید رسانه های قبلی برخی از ویژگی های خود را که می تواند در حیات آنها مؤثر باشد تقویت می کنند. مثلاً این خصلت رادیو که فرد می تواند ضمن شنیدن آن به کاردیگری هم مسجد رسانه سنتی یا...؟بپردازد همراه با ویژگی ارزانی هر قسمت از پیامهای تولیدی آن، سبب شد که با توسعه تلویزیون، رادیوهای جماعتی ( که با رادیوهای محلی فرق می کند) و همچنین فرستنده ای پرموسیقی وارد بازار رقابت شوند. درواقع رشد و تنزل ویژگی های هر یک از رسانه ها حسب تعامل باسایر رسانه هاست که نزول و صعود آن را در طول تاریخ تعیین می کند. منبر نیز به عنوان یک رسانه سنتی فارغ از این قواعد نیست.

مسجد و منبر یک رسانه دینی است. حالا وقتی آن را تبدیل به ابزاری که سهم دین را در آن به حاشیه برانیم و حوزه دیگری را جانشین آن کنیم خصلت منبر را از آن گرفته ایم.

چه کسی گفته که تلویزیون باید جای منبر را بگیرد. این نیست که یک روحانی درتلویزیون قرار بگیرد و حالا ببینیم که همان قدر در انتقال پیامش مؤثر است نسبت به وقتی که در منبر می نشست و همان کارکرد منبر را از تلویزیونی که او را نشان می دهد، انتظار داشته باشیم. طبیعی است که کارکردی متفاوت دارد. نمی توانیدآنچه در داخل مسجدمی گذرد، پخش مستقیم تلویزیونی کنید و بگویید آن کسی که در پای تلویزیون ، این پخش مستقیم مراسم مسجد را از تلویزیون دریافت می کند، همان شرایط ارتباطی برایش پیش می آید که وقتی فردی داخل مسجد است و به صحبتهای کسی که روی منبر است، گوش می کند. نباید چنین توقعی داشت. هر کدام از اینها کارکرد خاص، خصلت و توان خودشان را دارند. حتی به نظر من آن واعظی که زیر نورافکنهای استودیوی تلویزیون مشغول صحبت کردن است، هرگز آن احساسی را که بالای منبر در مسجددارد، نخواهدداشت. شمابه مسجد وکیل شیراز بروید وبه منبر سنگی بلندآنجا نگاه کنید. واعظ از بالای آن منبر مرتفع مخاطبینی که می دیده، با مخاطبینی فرضی و ذهنی که او در استودیوی تلویزیون برای خود می دیده، متفاوت است و همین تفاوت، دو حال متفاوت ایجاد می کندکه براساس قوانین ارتباطات در باب «فراگرد بودن ارتباطات» بر ارتباط تأثیر می گذارد."

1-       ایران 14 آبان 82 ش:2630