نشستن در اتاق خبر ما را آبدیده نمی کند

آنچه می خوانید ذکر خاطره ای است از دو شهید از مجموعه شهدای اصحاب رسانه که جناب آقای دکتر گرانمایه پور آن را در اختیار پرانتز قرار داده اند.ضمن سپاس از همیاری و مساعدت این استاد بزرگوار خاطرات ایشان را با هم مرور می کنیم:

در ذهن ما و هرایرانی هر بامداد با خورشیدشان می آمدی و با توکل به خدا ی بزرگ امیدشان میداد به زندگی و تلاش برای پایندگی در ایران زمین حمید جان یادت همیشه درمیان دوستان و هم کلاسیهایت خالی است اما راهت ادامه دارد.

خاطره ای از حمید رضا خیرخواه:

همیشه خنده بر لب داشت و هروقت در دوران لیسانس و فوق لیسانس در بین دوستان حاضر می شد خنده رو و بذله گو بود گاهی که تلفنی با او در تماس بودم اغلب در سر برنامه بود یا خسته از اجرا یا پخش زنده و با تمام وجود با یک مطلب طنز خستگی همه را ازتن شان بیرون می کرد. یکروز به حمید گفتم بزرگترین ارزوی تو در کار تلویزیونی چیست؟ و او جواب داد هنگامی که بتوانم برنامه ای بسازم ویا مجری برنامه هایی باشم که مردم را شاد و سر زنده نگاه دارد.

خاطره ای از دوست عزیزم ایل بیگی:

پس از بازگشت زنده یاد ایل بیگی از پاکستان روزی به دیدن او در سازمان رفتم و ضمن احوال پرسی درباره اوضاع و احوال مردم این سرزمین از او پرسیدم:  که چه تجربه ای این سفر چند ساله برای او داشت و او در جواب من گفت هیچ  کجا سرزمین خودمان نمی شود اما یک روزنامه نگار و یا خبرنگار زمانی با تجربه و پخته می شود که به قلب مناطق پر خطر و حادثه خیز حرکت کرده و گزارش تهیه کند. نشستن در اتاق خبر و ارسال خبر ما را آبدیده نمی کند.اینجانب اولین سالگرد عروج ناباورانه همه دوستان و همکاران عزیزم را به خانواده های داغدارشان تسلیت عرض نموده و اعلام می کنم که هر گونه اقدامی که باعث شکستن قلب های داغدار پدران -مادران -همسران وفرزندان این عزیزان بشود در این دنیا و در آخرت شامل قهر الهی است و به قول مولانا انقدر داغاست بازار مکافات عمل  دیده گر بینا بود هر روز روز محشر است .با احترام و تسلیت مجدد به خانواده های شهدای رسانه...