( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

سردرگمی شهروندان جامعه اطلاعاتی

 

"چالش انسجام و معضل نبود انسجام فرهنگی در مقوله جامعه اطلاعاتی مهمترین دغدغه انسان ساکن جامعه اطلاعاتی امروز است." این مطلب را مدیر مرکزمطالعات و توسعه رسانه ها در گفت و گو با " پرانتز" اشاره می کند. دکتر شعبانعلی بهرامپور همچنین می گوید: "تکنولوژی های نوین ارتباطی در عین آنکه می تواند ما را به سوی انسجام سوق دهد ، توانایی آن را دارد که ما را از انسجام لازم دور کند.تکنولوژی های جدید دسترسی بشر را به اطلاعات و انتشار آنها افزایش داده اند، و این مساله همان مفهوم متکثر شدن رسانه هاست."

وی ادامه می دهد:"با ظهور عصر دوم رسانه ها که در آن امکان تبادل اطلاعات میان افراد مختلف فراهم شده است، عرصه ای دوجانبه ، تعاملی دکتر شعبانعلی بهرامپورو کنشی متقابل شکل گرفته است .تفاوت این دوره با عصر رسانه ها در این است که در عصر رسانه ها تمامی افراد مخاطب محسوب می شدند و تنها چند کانال و شبکه وظیفه تهیه اطلاعات و عرضه آن به مخاطب را عهده دار بود.اما جهانی شدن و گستره وسیع آن شرایطی را بوجود آورده است که در ضمن آن رسانه ها به سوی جهانشمولی شدن گام برمی دارند و تمامی افراد را مورد خطاب قرار داده و او را زیر لوای "انسان مخاطب"قرار داده اند". رییس مرکز تحقیقات رسانه ها با تاکید بر سیطره رسانه های جمعی بر توده های مختلف اجتماعی اضافه می کند".مخاطب در این روند یک شخص ، یک جامعه خاص ، یک قشر و یا یک گروه  و قوم خاص تعریف نمی شود.در وجه مثبت جهانی شدن این رویکرد باعث ایجاد انسجام کلان خواهد شد.از سوی دیگر با وجود فناوریهای نوین ما همچنان شاهد حضوررسانه های کوچک وتلاش اقوام ، گروهها و دسته های مختلف برای تاسیس این رسانه ها هستیم که از طریق آنها بتوانندافکارو منویات گروه ، قومیت و یا دسته خود را ترویج کنند .این مساله می تواندبه" بخشی شدن"بیشتر جامعه و محلی شدن آن بینجامد.یعنی تحقق جهانی شدن در عین محلی شدن."

دکتر بهرام پور در خاتمه متذکر می شود:"مخاطب در این میان در بین یک دو راهی قرار گرفته است که نمی داند متعلق به یک گروه ، دسته و یا یک قومیت خاص است و باید برنامه های شبکه تلویزیونی را دنبال کند که تمام محتوای خود رادر یک قومیت خلاصه می کند و یا آنکه مخاطب و بیننده شبکه های جهانی شود که او را با دیگر انسانهای جامعه اطلاعاتی مساوی و برابر فرض می کند و طبیعی است که نتواند بدرستی برای خود تصمیم گیری کند."                                                                                             

 

رسانه های سنتی موقعیت ممتازتری نسبت به دیگر رسانه ها دارند

رسانه های جدید هنوز در کاستن از سهم رسانه های سنتی توفیق نیافته اند.رییس انجمن جامعه شناسی ایران با بیان این مطلب در گفت و گوی اختصاصی با "پرانتز"اضافه می کند:رقابت رسانه ها در ایران برای یافتن جایگاه واقعی خود به یکی از دغدغه های اساسی آنها تبدیل شده است.رسانه های سنتی در بسیاری موارد هنوز جایگاه ، قوت و استحکام پیشین خود را حفظ کرده اند. شایعه و نقل قولهایی که بسیار سریعتر از اخبار رسمی در جامعه و در میان عناصر دکتر معیدفراجتماعی جاری می شوند هنوزحیات و بقای خود را حفظ کرده اند.                                                        

دکتر سعیدمعیدفر همچنین می گوید:گاهی اوقات وقتی به دو رسانه سنتی و جدید نگاه می کنیم این احساس در ما ایجاد می شود که رسانه های سنتی از موقعیت ممتازتری نسبت به دیگر رسانه ها برخوردارند.اگرچه امروزه رسانه های بزرگی مثل تلویزیون نقش بزرگی را نیز در میان طبقات مختلف جامعه بازی می کنند و مطبوعات نیز به نوبه خود توانسته اند در میان اقشار باسواد بیشتر تاثیرات قابل توجهی را ایفا کنند و امکان ارتباط افراد با این رسانه ها بیش از گذشته فراهم آمده است، اما همچنان بدلیل مشکلاتی که در مقوله "اعتماد تعمیم یافته" وجود دارد رسانه های جدید با مشکلات بیشماری مواجه اند.اینکه ما تا آن هنگام که با فرد دیگری به صورت رودر رو ارتباط برقرار نکنیم و او را نبینیبم و نشناسیم ،نمی توانیم با وی تبادل ارتباطی کنیم یکی از دهها مشکلی است که رسانه های جدید ما نتوانسته اند راه حلی برای آن بیابند.

 استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران خاطر نشان می کند:گاهی اوقات ممکن است رسانه ها تاثیرات عکس داشته باشندو.پیامی که یک رسانه ارایه می دهد مخاطبین  خود رابرضد آن تبدیل کند.بنابر این ضمن اینکه ما پیشرفتهای خوبی را بویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در دهه های اخیردر رسانه هایی چون صدا و سیما و مطبوعات داشته ایم ولی همچنان در آنچه که جامعه شناسان از آن به عنوان "سرمایه اجتماعی" از آن یاد می کنند و اختلالاتی که ما در مقوله سرمایه اجتماعی از نوع جدید آن داریم با مشکل مواجهیم.معیدفر درخاتمه اظهار می دارد: رسانه های ما تنها در صورتی می توانند مشکل اعتماد تعمیم یافته را حل کنند که بتوانند اهمیت آن را برای جامعه ملموس تر کنند. من می خواهم بگویم تاثیرات صدا و سیما و مطبوعات ما دیگر به صورت مستقیم نیست بلکه از طریق گروههای اولیه برجامعه ایفا می شودوتا زمانی که اخبار و اطلاعات از کانالهای سنتی بین افراد انتقال نیابد چندان هم نمی توان به تاثیرات آن دل خوش کرد.                                                                                                             

 

 

 

 

 

در انتشار نشریات کودک و نوجوان اهمال می کنند

متولیان نشریات کودک و نوجوان با ابزارهای کارآمد فعالیت در اینگونه نشریات بیگانه اند. نوش افرین انصاری ، محقق و پژوهشگر با سابقه کشورمان در گفتگوی اختصاصی خود با " پرانتز " ضمن بیان این مطلب اضافه می کند: متاسفانه نشریات کودک و نوجوان همان راهی را ادامه می دهند و در همان مسیری قدم بر می دارند که دیگر نشریات سالهاست آن را دنبال می کنند. این طیف از نشریات نیز بی آنکه به عنصر مخاطب بیندیشند می کوشند از ضرر و زیان اقتصادی خود جلوگیری کنند". وی اضافه می کند:" هم اینک بیش از 30 نشریه در کشور برای بچه ها منتشر می شود که عمدتا نه تنها که نوآوریهای لازم را ندارند که ، نوش آفرین انصاریغرق در تکرار و روزمرگی و خالی از تنوع هستند . با این روند چگونه می توانیم توقع داشته باشیم که بچه ها هر روز یا هر هفته، منتظر مجله های دلخواهشان باشند و برای گرفتن آنها لحظه شماری کنند ؟"نوش آفرین انصاری با اعلام اینکه طبق تحقیقات شورای کتاب کودک میزان اشتراک نشریات ، عاملی برای ارزیابی عملکرد و اقبال آنان نزد خوانندگان است می افزاید" : تحقیقات نشان داده که نشریات کودک و نوجوان، اگر به موقع وسروقت هم به دست آنها نرسد ، چندان اهمیتی برای بچه ها نداشته و این نشان دهنده عدم جذابیت و تنوع کافی مجلات برای کودکان است.این پژوهشگر ادبیات کودک تصریح می کند:" باید بچه ها را هم  در نشریات و پدید آمدن آنها سهیم کرد ، ضمن اینکه استفاده از نیروهای جوان و خلاق نیز به عنوان مدیران و گردانندگان این نشریات، می تواند راهگشا باشدکتاب و نوشتار، با خواننده خود دیالوگ برقرار می کنند و اگر این دیالوگ و گفت وگو، سست و بی مایه صورت بگیرد، دوامی ایجاد نخواهد کرد.نشریات کودک و نوجوان به طور منظم منتشر نمی شوند و این بی نظمی در توزیع نیز وجود دارد ، به طوری که اکثر بچه های ما مجله یا نشریه ای برای خود ندارند وی ادامه می دهد : مجلات کودک و نوجوان نباید تنها از نظر مالی حمایت شوند بلکه از نظر فرهنگی و فکری هم نیازمند حمایت هستند و این امر تنها از طریق اداره شدن این نشریات توسط افراد متخصص تحقق می یابد. مدیرمسئولان و سردبیران چند شغله هستند و تمرکزلازم را در یک نشریه ندارند ، بعضی از جاها هم فقط از جهت آماری مجلات به چاپ می رسند  ومعمولا از نظر محتوایی توجهی به آنها نمی شود و بیشتر برای رفع مسئولیت است، مشکلات اقتصادی نیز عامل دیگر این امراست که چون نویسندگان از نظر مادی تامین نمی شوند ، درنتیجه باید در کنار شغل نویسندگی کارهای دیگرهم انجام دهند درنتیجه از زمان صرف شده برای یک اثرکاسته خواهد شد ویا اصلا از شغل خود استعفاء می دهند . دوری از مخاطب " که محصول و نتیجه عملکرد نشریات دولتی کودک و نوجوان است ، یکی از عوامل مهم ، جذاب نبودن آنها به شمار می رودنبودن روزنامه نگار متخصص کودک و نوجوان یکی از معضلات بزرگ ماست که باعث می شود بیشتر نشریات کفه ادبی شان سنگین تر از کفه های دیگر باشد و طبیعی است که اکثر نوجوانان هم قرار نیست علاقه مند به شعر و داستان و ادبیات باشند، ما علاقمند یهای دیگری هم داریم مانند نشریه های ورزشی خاص نوجوانان یا نشریه روانشناسی، سیاسی، اجتماعی، یعنی نشریاتی که در حیطه بزرگسال وجود دارد ولی در عرصه نوجوانان نادیده گرفته شده است. بنابراین فقط نوجوانانی که به ادبیات علاقمندند می توانند پاره ای از نیازهای خودشان را در نشریات پیدا کنندنکته دیگر سطح کمی نشریات و تیراژ و تعداد آنهاست  ، باید دانست سهم هر کودک ایرانی چند نشریه خواهد بود مساله زود مرگی مجلات کودک و نوجوان نیز حائز اهمیت است که بسیاری از این مجلات قبل از این که پا بگیرد و شناخته شوند به دلایل مختلف از چاپشان جلوگیری می شود حتی بعضی اوقات بازیهای سیاسی پیش می آید که در نتیجه بچه ها قربانی این بازیها هستند.

ما گاهی کمی کج خیال می شویم!

فیلترینگ بی هدف ما را در پشت درهای توسعه علمی معطل نگاه می دارد. پروفسور قنبری استاد دانشگاه  ESSEX انگلیس در گفت و گوی اختصاصی خود با "پرانتز"علاوه بر  بیان این مطلب به نکات دیگری همچون آزادی در محیط وب ویا مشکلات توسعه اینترنت در ایران اشاره می کند.وی در خصوص نحوه قانونگذاری برای اینترنت می گوید:"قانونگذاری برای اینترنت مساله بین المللی است که اگر در مورد اینترنت وجود نداشت در مورد ماهواره ها اجتناب ناپذیر بود.. این مساله ربطی به بی بندوباری غربی ها ندارد.جالب اینکه آنها امکانات را دارند و استفاده نمی کنند. از حیث علمی مفهوم هر فیلتر گذاری این است که ما یک محیط پروفسور قنبریراخوب و محیطی دیگر را بدجلوه می دهیم.همواره ضد فیلتری برای مقابله با فیلترینگ وجود دارد. پس فیلترینگ بدون برنامه مساله ای را حل نمی کند. باید فرهنگ استفاده از اینترنت بهینه سازی شود.فیلترینگ بی هدف باب گسترش علمی رادر برخی زمینه ها مسدود می کند. این مساله مربوط به ایران نیست وبرخی می گویند که ما در برابرجامعه خود مسوولیت داریم.فیلتر کردن ما برمبنای آدرس وURL است در صورتی که در هر سایتی مطالب خوب هم وجود دارد.چنانچه ما دیدگاه خود را بر مبنای "محتوا" تغییر دهیم می توانیم ازاطلاعات هم بخوبی استفاده کنیم."

وی اضافه می کند: " تفاوت جهان سوم با دیگرکشورهای پیشرفته درخصوص تکنولوژی های پیشرفته ای مثل اینترنت در این است که گاهی درنقطه شروع با هم برابرند اما بعدازآن کشورهای توسعه نیافته از قافله عقب می ماند. ازلحاظ اینترنت ما پیشرفت زیادی داشته ایم. نمونه بارزآن حجم انبوه وبلاگها درایران است. ما گاهی کمی کج خیال می شویم در صورتی که اگر مساله ای حقیقت داشته باشد بالاخره افکار عمومی آنرامی فهمند پس چه بهتر که ازهمان ابتدا آنرا بفهمند اما درست بفهمند. این مساله به شیوه های تربیت ما ازکودکی برمی گردد چرا نباید به جوانان و کودکان خود اعتماد کنیم .دائما با خود کلنجارمی رویم که نکند یکی در اینترنت حرف بدی بنویسد.البته این نکته به معنای نادیده گرفتن شرایط و مسایل مختلف امنیتی کشورها نیست.لازمه تحقق این نکته این است که خبرگان فنی و فرهنگی گرد هم بیایند و خود راه چاره را بیابند.هر کسی نمی تواند فیلترگذاری کند.باید ضوابط علمی و اجتماعی مشخصی برای آن تعریف کرد اینترنت آقا بالا سر نمی خواهد. داشتن مقام و ثروت برای فیلتر کردن توجیه پذیر نیست. از طرف دیگر دادن آزادی بدون فرهنگ سازی و رشد نکردن فرهنگ نیز باید با احتیاط صورت گیرد.امروزه نشریات ورزشی آزادترین نشریات ایران هستند اما وقتی به محتوای این نشریات نگاه می کنید می بینید که سراسر آنها پر از ناسزا گفتن و تخریب همدیگر است. مفهوم همین مساله این است که ما از رشد لازم برای استفاده صحیح از آزادی را نداشته ایم."

پروفسور قنبری در پاسخ به اینکه مشکلات موجود در خصوص اینترنت در ایران را جه مسایلی می داند می گوید: "اینترنت کاربردهای زیادی دارد نمونه ملموس آن تجارت الکترونیک است در اروپا دیگر کسی با خودش پول حمل نمی کنداما در ایران همه در جیبشان پول می گذارند.لازمه تحقق این مساله افزایش میزان استفاده از اینترنت در مدارس ، دانشگاهها و ادارات است.هنوز در بسیاری از ادارات ما مدیران نمی دانند که چگونه باید از اینترنت وکامپیوتر استفاده کنند حال آنکه کامپیوترتحول عمیقی در شیوه کار کارمندان و مدیران ایجاد می کند.در گذشته پیشرفت کشورها را با درصد تلفن ها و تلفنخانه های آن کشورمی سنجیدند. 35 سال قبل بترتیب سنگاپور! سوئد، آمریکا و در این مقوله برتر بودند .برای من این نکته که چرا سنگاپور با ضریب140 درصدی در رتبه نخست قرار دارد جای سوال بود، اما امروز بخوبی دلیل آن را درک می کنم. امروز در این کشور بسیاری از خدمات اینترنتی و مخابراتی رایگان است. یعنی آنها سرمایه گذاری بلند مدتی را در این زمینه داشته اند.هرچه ازاین خدمات بیشتر استفاده کنیم مفهوم آن می تواند در برتری فرهنگی ما نیز معنا شود." وی در توضیح این مطلب خود می گوید: "تکنولوژی موبایل شبیه همان است که ما در فیلمهای 40 سال پیش هم می دیدیم که جیمزباند موبایل ده کیلوگرمی رابا خودش حمل و برای استفاده آنرابه باتری اتومبیلش وصل می کرد تا بتواند با آن صحبت کنداما وقتی کارایی این تکنولوژی را با کاهش وزن دادن به چند گرم ارتقا دادید ، بسیاری از کارهای شما ساده تر از قبل می شود .چهار سال پیش در انگلیس ودر جشن کریسمس والدین دو میلیون موبایل به فرزندانشان هدیه دادند.چون می دانستند به این وسیله فرزندانشان همیشه در کنارشان هستند."

 این استاد دانشگاه در خاتمه بار دیگر بر دستیابی هدفمند و ازادانه اقشار جامعه از امکانات اینترنتی تاکید می کند و می گوید:"یکی از دلایلی که اینترنت تا این حد پا گرفت ایمیل ها بود.عدم هماهنگی در بازارهای اقتصادی و اختلاف ساعتها مشکلات زیادی را بوجود می آورد و با امکان ایمیل ها این مشکلات از میان رفت.نمی توان با پیشرفت های بین المللی همراه نشد و تنها بدلیل ضعف درمقابله با نقاط منفی آن خود و جامعه پیرامون خود را از دستیابی به آن محروم کنیم."