( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

( پرانتز ) وبلاگ تخصصی روزنامه نگاری

سایت تخصصی روزنامه نگاری

دعا کنید استعفایم را قبول کنند

امروز وقتی شنیدم دکتر بروجردی برخلاف تصورم هنوز کرسی معاونت روابط عمومی وزارت علوم را ترک نگفته است برای پیگیری یکی از گفت وگو هایم با وزارتخانه تماس گرفتم تاضمن هماهنگی با او از دلایل ماندنش هم بیشتر بدانم. همکارانش گفتند ایشان برای شرکت در مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاهها به دانشگاه تهران رفته است. ساعت هفده وسی دقیقه  موفق می شوم با دکتر صحبت کنم. او می گوید خسته شده  واستعفای خود را چند روزی است که به وزیر داده است.می گوید دعا کنید استعفایم را قبول کنند.دوست دارم ادامه کارم را در کلاس درس ودر میان دانشجویانم بگذرانم.
 از بروجردی که همچون همسرش دکتر فرقانی پرتلاش و خستگی ناپذیر است شنیدن این حرفها بعید به نظر می رسد. از دکتر خداحافظی می کنم وبه روزهایی می اندیشم که کسی روی کرسی او بنشیند .کسی که نه تجربه ،نه سواد مطبوعاتی ونه روابط عمومی موثر او را دارد.                     ای کاش اینگونه هم نباشد...

ورود خبرنگاران بدون چادرمطلقاممنوع!

خیلی ها این شعار که" چادر حجاب برتر است" را قبول دارند،همانطور که خیلی ها نه چادر ونه هرگونه پوشش دیگری را اصلا حجاب نمی دانند. دیروز یکی از خبرنگاران  خانم که  برای پوشش خبری یک کنفرانس خبری به سازمان  میراث  فرهنگی و جهانگردی رفته بود ، پس از مراجعت از این نشست برایمان از اقدام تامل بر انگیز سازمان حج وزیارت می گفت. حتما تا به  حال گذرتان به سازمان مذکور در خیابان آزادی نبش خیابان رودکی افتاده است. میراث فرهنگی چندی است به عنوان مستاجر ویا هر عنوان دیگری  که  می خواهید رویش بگذارید در ساختمان حج و زیارت حضور دارد تا بعد از مدتی که کار بهره برداری از ساختمان آنها به اتمام رسید به آنجا  نقل مکان کنند. اما نکته قابل تاملی که در این میان وجود دارد اجبار خبرنگاران  شرکت  کننده در کنفرانس خبری میراث فرهنگی به استفاده از چادر توسط سازمان حج و زیارت است!
 یکی از مسوولان سازمان میراث فرهنگی  و گردشگری در توجیه اقدام  مالک خود به خبرنگاران گفته است که ما اینجا مستاجریم وتابع قانون ویا قوانینی هستیم که مالک برای ما تعریف  کرده است.قضاوت در خصوص این مهم را به شما واگذار  می کنم تا  خود با نگاه معقول ومنطقی خود بیشتر  آنرا  مورد  توجه وکنکاش  قرار دهید ، یکی از همکاران ما که این مساله را  متوجه رییس سازمان  گردشگری  می داند  می گفت :وسعت فهم و درک  چنین سازمانی باید به گستردگی تمام ایران باشد اما....

حکایت مضحک یک پایگاه خبری وزدوبند صدا وسیمایی ها

اگر به خاطر داشته باشید آخرین روز تابستان در یادداشتی با عنوان" کلاه گشاد صدا وسیما برای داوطلبان کنکور" از پروژه ای برایتان گفتم که توسط صدا وسیما با هدف کسب سود سرشار در پوشش فعالیتهای آموزشی صورت می پذیرد.امروز یکی از پایگاههای خبری از حضورمدیر عامل سابق شرکت سروش که اخیرا به سمت معاونت حقوقی وپارلمانی وزارت علوم منصوب شده است در برنامه سنجش سه خبر داد.وی در این برنامه ازفعالیتهای سنجش سه به صورت تلویحی حمایت وجانبداری کرده است.نمی دانم شاید همین روزها حکایت سنجش تکمیلی وتبلیغات آن در سریال تلویزیونی "کمربندها را ببندیم"،در پروژه جدید"شبهای برره" هم تکرار شود.
دستگا ه  عریض وطویل  صدا وسیما  که گویا رسانه  همگانی را  با بنگاه اقتصادی ومالی اشتباه گرفته  است  میلیاردهاتومان از سنجش سه منتفع می شود. از سویی دوستان وزارت علومی مابا تغییر موضع ناگهانی خود علامت سوال بزرگی را پیش روی ما قرار داده اند که امیدواریم با شفافیت سازی آنرا از میان بردارند.
جالب اینکه پا یگاه خبری که ما از آن یاد کردیم و اقدام اخیرمعاون حقوقی وپارلمانی وزارت علوم را به باد انتقاد گرفته است هم درهمان صفحه آگهی سنجش سه را در معرض دید بازدید کنندگان از سایت قرار داده است!! راستی ما را در این بلبشو بازار رسانه ای چه می شود.

چند شخصیت سیاسی کشور در دانشکده خبر

چند شخصیت سیاسی کشور به عنوان مدرس ، به جرگه استادان دانشکده خبر پیوستند. یکی از دوستان که امروز به بهانه حضور در کلاسهای درس به دانشکده رفته بود از حضور این عده به عنوان  مدرس در  شاخه  روابط بین الملل خبر  داد.  در میان  این  عده می توان  به  چهره های شاخصی همچون دکتر کمال خرازی وزیر پیشین وزارت خارجه،دکتر علی اکبر ولایتی مشاور ویژه رهبری در امور بین الملل،و فریدون وردی نژاد سفیر جمهوری اسلامی ایران  در چین ومدیر عامل اسبق خبرگزاری جمهوری اسلامی اشاره کرد.شنیده های دیگر همچنین حکایت  از انتقال دکتر جعفری سهامیه  رییس این دانشکده به خبرگزاری ایرنا دارد.
 این تغییر وتحولات حکایت  از  تلاش مدیر تازه از راه رسیده این خبرگزاری دارد."خادم الملله "،چهره شناخته شده ای برای خبرنگاران ایرنا است وی از جمله نیروهایی است که از سالهای دهه شصت دوران پر فراز ونشیب خبرگزاری را تجربه  کرده  است. او برخلاف  خیلی ها کار  خود را از  خبرنگاری  آغاز کرده وبعد از پشت سر گذاشتن دبیری و سردبیری اینک سکان ایرنا را در دستان خود گرفته ا ست.امیدمی رود با ترکیب تیمی  که  او برای  مجموعه  خود و دانشکده خبر  برگزیده است روز به روز شاهد ارتقای وضعیت علمی این مجموعه توانمند باشیم.

ما ازتانزانیایی ها هم عقب مانده تریم

پنجشنبه ای که پشت سر گذاشتیم خبری تامل برانگیز در برخی مطبوعات داخل وخارج به چاپ رسید که می تواند قدری ذهن ما وشاید قدری هم مدیران فرهنگی کشور را به خود مشغول کند.خبر از این  قرار  بود  که  وزیر  کشور  تانزانیا  تنها بعد از گذشت چند روز مجبور شد به خاطر توهین به یک خبرنگار از وی رسما عذر خواهی کند."محمد رمضان منصوری"،در پی ضرب وشتم این  روزنامه نگار   توسط  مامور  امنیتی خود از وی دلجویی کرد. باور کنید که  نمی خواهم وارد دنیایی هزار ویک توی سیاست شوم  یا با نبش قبر کلمات  وادارتان کنم حرفم را تایید کنید. اما قبول کنید برای درس گرفتن از آموزه هایی که  در اطرافمان  رخ  می دهد بد  نیست هر از  چند گاهی وضعیت گذشته وحال خودمان را مرور کنیم. نمی دانم یادتان هست یا نه، ماجرای دیالوگ  جنجال  بر انگیز "کوچک زاده"، نماینده تهرانی  پارلمان خودمان با خبرنگار یکی از روز نامه های صبح کشور را.    که البته به  نظر  من  اصلا  فرقی میان چپ وراست بودن  این همکار  عزیزمان نیست.مهم نگاه یک  نماینده مردم   به فردی  است  که همه ما  معتقدیم  می توان وی را زبان گویای مردم وچشم بیدار آنها نامید. حالا چه می شود که  میان استنباط ما از مردم خود  ومردم یک نماینده مجلس خلط مبحث ایجاد می شود حتما نیاز به کنکاش دقیقتری دارد!   
  این نماینده  محترم در یکی از راهروهای مجلس که گویا محل  تردد  دیگر نمایندگان وخبرنگاران نیز  هست بعد از گفت وگوی  ساده ای  که  با  این  خبرنگار  دارد   چانه   وی را گرفته و به او می گوید:از  این به بعد مواظب خودت باش......   اینقدر بنویس  که جانت در بیاید.  کوچک زاده از بزرگ منشی خود، ما ودیگر همکارانمان را نیز غیابا به  محکمه  برده  و می گوید: خبرنگاران همه شان کذابند،یک مشت کذاب از خدا نترس.. سردبیران مطبوعات کشور مشتی جوانند که به خاطر مسایل اقتصادی وگرفتاری های مالی خود روزنامه نگاری می کنند!                       

تاهمین جا برای اشاره به این مطلب کافی است که  اگر یکی از نمودهای توسعه یافتگی  هر کشور  را  علاوه بر گرایشهای  فرهنگی  مردم و  مدیران آن کشور ،  امکان  پاسخگویی  صحیح و منطقی ونیز رفع شبهه های  موجود  والبته جسارت قبول کمبودها  وعذرخواهی  بواسطه  آنها بدانیم،  وضعیت  ما  در  این خصوص نیز  نگران کننده است. شاید باور نکنید که من وهمکاران دیگرم هر روز با نمونه های  بسیاری  از آنچه به آن اشاره شد  دست   به  گریبانیم.   آقایانی که بواسطه  انتساب  به اشخاص و یا   نهادهای ذی نفوذ اجازه هر گونه توهین و سوء رفتاری را به خود می دهند. کافی  است  انتقادی صریحتر از آنچه پیشتر گفته ای مطرح کنی تا براحتی ترا به عالی ترین محکمه معرفی کنند ..

بگذریم  ... .بیایید باور کنید که امروز حتی از آن کشور سیاه آفریقایی که خیلی از ما در اینکه از حیث تمدن بشری عقب  مانده اند با هم،متفق القولیم ،عقب مانده تریم.