" روایی و اعتبار بخشی یک گزاره باید به روزنامه نگاران ثابت شود و سپس نسبت به انعکاس آن اقدام کنند در غیر این صورت چه تفاوتی میان روزنامه نگاران و جامعه بی دین وجود دارد. "
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفت و گو با " پرانتز " ضمن بیان این مطلب اضافه می کند : " چرا ما که دایما از دینداری سخن می گوییم و معتقدیم ملاک ، امانتداری و راستگویی است ، تصور می کنیم باید هر خبر داغی راهر چند به دروغ ، منتشر کنیم ؟ کجای حرفه خبرنگاری اینگونه اقتضاء می کند ؟ دکتر مخبر دزفولی با بیان اینکه نوعی بیماری درخبرنگاری ما وجود دارد که به جای یافتن واقعیت ها در پی یافتن جنجال ها هستند خاطر نشان می کند : چرا خبرنگاران ما نسبت به حلال و حرام و صدق و دروغ بودن اینقدر بی حساسیت شده اند بگونه ای که معیار آنها برای انعکاس خبر جنجال برانگیز بودن و جلب مخاطب به هر قیمتی است. با من مصاحبه می کنند ، آن کلمه را نمی نویسند اما شبیه آن را می نویسند ؛ این با دروغ فرقی ندارد . وی یادآور می شود : بخش زیادی از موضوعاتی که رهبر انقلاب در بحث آزاد اندیشی به آن اشاره کرده اند متوجه نوشته های شما خبرنگاران است . شما باید قواعد و اخلاق بحث منطقی را رعایت کنید ، اگر رعایت نکنید این مقوله به دعوای عبث تبدیل و نتیجه آن می شود که معمولا مسوولان می گویند دیگر با این گروه از خبرنگاران گفت و گو نمی کنیم.من نمی گویم خبرنگاران مجیز بگویند،اصلا چنین روحیه ای ندارم.نمی گویم الکی بیایند تایید کنند ؛اما اگر تایید درستی وجود دارد چرا نمی آیند تایید را بنویسند؟چرا نمی گویند این آقا زحمت کشیده و به همین دلیل از وی تشکر می کنیم؟ مخبر ادامه می دهد : اشکالات را بگویید اما در کنار آن به کارهای خوب هم اشاره کنید. اینهمه کارخوب انجام شده است ؛ یک کلمه در مورد آن صحبت نمی شود اما کافی است اشکالی در جایی وجود داشته باشد ببینید چه می کنند.من هم اشکال منطقی را قبول دارم اما اگر قبول نداشته باشم منصف نیستم. آن اشکال را می پذیرم اما شما هم 99 کار خود را منعکس کنید. دبیرشورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن اعلام آمادگی برای حل مشکلات صنفی روزنامه نگاران در شورای عالی انقلاب فرهنگی می گوید : چنانچه لازم است دغدغه های صنفی روزنامه نگاران در حد سیاستگذاری انسجام بخشی شود ما آماده همکاری با آنها هستیم .کافی است روزنامه نگاران وارد صحنه شوند و پیشنهادات خود را در محدوده و سطحی که قابلیت تصویب در حد سیاستنامه در شورایعالی انقلاب فرهنگی را دارد مطرح کنند ما نیز ضمن تصویب و تایید از آن پشتیبانی و مشکلات آنها را حل می کنیم. مخبر دزفولی در پیان خاطر نشان می کند : من با خبرنگاران دوست هستم و برای آنها احترام قایلم ؛ البته این احترام متقابل است و مبنای آن نیز صداقت و راستگویی و امانتداری است .
درباره دکتر مخبر دزفولی
دکتر محمدرضا مخبر دزفولی 47 ساله اصالتا دزفولی است و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در همین شهر به پایان برده است. وی در سال 1366 موفق به دکترای عمومی دامپزشکی و در سال 1373 به کسب مدرک دکتری تخصصی در طب داخلی دامپزشکی از دانشگاه تهران نایل شده است.وی در سال 1367 فعالیتهای آموزشی و پژوهشی را در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران شروع کرد و از سال 1381 عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی از آذرماه سال 1384 دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی شد و تاکنون نیز در این سمت مشغول به خدمت است. وی همچنین عضو وابسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی و هیات تحریریه مجله تحقیقات دامپزشکی و در حال حاضر استاد پایه 20 دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران است. از دکتر محمدرضا مخبر دزفولی، بیش از 80 مقاله علمی و پژوهشی، منتشر شده است.
خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
به اعتقاد یک وبلاگنویس، فقر محتوا و اعتیاد بلاگرها به عارضه "تکرار" چهره بلاگها را نحیف و توان آنها را برای همراه ساختن مخاطبان از بین برده و تورم لجام گسیخته و قارچگونه آنها، امکان شناخت، بازبینی و اصلاح را سلب کرده است و آنها صرفا به ماندن در این عرصه و باقی ماندن ردپایی از خود میاندیشند تا به چگونه ماندن.
جواد صبوحی، روزنامهنگار و وبلاگنویس، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) اظهار کرد: فقدان آگاهی، دانش کافی یا نبود مفاهیم ابزاری برای ایجاد و تسهیل ارتباط با مخاطب و کاربران ویژگی تمامی پدیدهها یا فناوریهای نوظهور است. پویایی فناوریها و نه الزاما تعدد نیز رابطه مستقیمی با ضرورت شکلگیری آنها دارد. تجربه وبلاگنویسی در ایران همچون دیگر مظاهر فناوریهای نوین از این قاعده مستثنی نبود. با این حال رشد تصاعدی وبلاگها مهندسی محتوا و لزوم تعادل میان دادهها را قربانی خود کرد؛ بهگونهای که هنوز هم مفاهیم سازهها و دادههای عملیاتی در حوزه تولیدات مضمونی وبلاگها شکل نگرفته و بلاگرها تجربه بررسی و تحقیق متولوژیک تولیدات خود را ندارند.
به گفته وی، بخش قابل توجهی از نسل نخست بلاگرها را میتوان به شرکتکنندگان در رقابت نفسگیر و طاقت فرسایی تشبیه کرد که برای حضور در چنین رقابتی، بدون اندک تاملی و گاه با تضییع حقوق دیگران عجولانه در حلقه دور گرفتار شده و چندی بعد بدون دریافت اندک پاداشی عطای آن را به لقایش میبخشند.
ادامه مطلب ...دکتر معتمد نژاد : روزنامه نگاران ما آموزشهای تخصصی لازم را ندیده اند
متأسفانه روزنامه نگاران ما آموزشهای تخصصی لازم را ندیده و یا در شرایطی شروع به کار کرده اند که مطبوعات سیاسی فعال بوده اند. در این شرایط، از مزایای روزنامه نگاری حرفه ای برخوردار نشدند، بنابر این نمی توانیم انتظار داشته باشیم که آگاهی های لازم را داشته باشند. اینها در شرایطی خاص و به طور تصادفی وارد کار روزنامه نگاری و تحریریه های روزنامه ها شده اند. اغلب آنها دانشکده و یا مدرسه عالی خاصی را تجربه نکرده اند و روزنامه نگاری نخوانده اند تا بر اساس نیازهایی که مطبوعات دارند، مشغول فعالیت شوند. براساس تصادف و علاقه شخصی و یا توصیه هایی که دوستان و یا همکارانشان کرده اند، از روزنامه نگاری سردر آورده اند، بنابر این از آنجا که آموزش تخصصی نداشته اند و در شرایط استقلال روزنامه نگاری نبوده اند نمی توانیم انتظار داشته باشیم آگاهی های لازم را داشته باشند. در برابر این ناآگاهی، به عنوان مسؤولان و معلمان و محققان روزنامه نگاری وظیفه داریم به جامعه خود کمک کنیم تا به این نابسامانی پایان داده شود. باید تلاش نماییم از یک سو توجه دولت را به اهمیت این موضوع جلب کنیم واز سویی تلاش کنیم تا دانشگاه ها امکانات بیشتری را برای آموزش تخصصی خبرنگاران و بویژه روزنامه نگارانی که تازه می خواهند شروع به کار کنند، فراهم نمایند. با توجه به این ناآگاهی که به آن اشاره کردید، معتقدم باید در دانشگاه های مختلف کشور دوره کارشناسی روزنامه نگاری را دایر کنیم تا به بهبود وضعیت روزنامه نگاری شهرستانها کمک شود. از طرف دیگر، آنچه مهم است، موضوع تأمین استقلال حرفه ای روزنامه نگاری است. یکی از این مسایل، قدمهایی بود که در قبل از انقلاب با شکل گیری سندیکای نویسندگان و خبرنگاران و بعد از انقلاب در سال 76 با تأسیس انجمن صنفی روزنامه نگاران شکل گرفت، اما متأسفانه در این خصوص مشکلاتی به وجود آمده که باید امیدوارباشیم این وضعیت از میان برود؛ چون واقعیت این است همان گونه که بهبود وضعیت آموزش روزنامه نگاری اهمیت دارد، به بهبود وضعیت فعالیت سازه های صنفی روزنامه نگاری نیز نیاز داریم.
دکتر محسنیان راد : روزنامه نگاران به سویی می روند که به پایه میکروفون تبدیل می شوند
در کشورهایی که آزادی بیان در آنها تثبیت و نهادینه شده است و روزنامه نگاران استقلال حرفه ای دارند و ابزار و بوق تبلیغاتی نیستند، نمی توان به راحتی به آنها بلوف رسانه زد؛ چون روزنامه نگار اگر بازیچه دست این بلوف ها شود، آن را نوعی توهین به خود تلقی می کند. وظیفه او این است که کار خود را دنبال کند و آن قدر مقام ماحبه شونده رامورد پرسشهای متعدد و جستجوهای خود قرار دهد تا متوجه بلوف آن مقام بشود. اما در کشورهایی که روزنامه نگاران به سویی می روند که به پایه میکروفون تبدیل می شوند و اجازه می دهند که یک مقام هر چه می خواهد بگوید و بعد هم آنها همان توضیحات را منعکس کنند، اینجاست که فرصتی طلایی برای دولتمردان به وجود می آید که به انواع خالی بندیهای رسانه ای متوسل شوند. خدمات خود را در تمام دوران بشریت بهترین خدمات معرفی کنند، قولهایی بدهند که اساساً پایه و اساسی ندارد ، از طرحهای عمرانی صحبت به میان بیاورند که هرگز به سامان نرسیده است یا طرحهایی را به عنوان برنامه های آتی خود معرفی کنند که اصلا کار کارشناسی در مورد آنها انجام نشده است. از سویی، بر خطاهای بزرگ خود سرپوش بگذارند و دروغ بگویند و به گونه ای اتفاقها را تحریف کنند. تأسف بارتر این است که خالی بندی های رسانه ای بی آنکه از فیلتری عبور کند، عینا منتشر می شود و کسی هم به دنبال آن نمی رود و از درون آن طرحهای نامناسبی خارج می شود.
دکتر فرقانی : روزنامه نگاری نشسته در بین خبرنگاران افزایش یافته است
متأسفانه با توجه به توسعه فناوریهای ارتباطی و امکاناتی که در خصوص تولید خبر توسط این فناوریها به وجود آمده است ، تحرک روزنامه نگاران و خبرنگاران بشدت نسبت به گذشته کاهش یافته و «روزنامه نگاری نشسته» یا «پشت میز نشینی» توسعه یافته است. مدیران روزنامه ها تصور می کنند نیاز کمتری به نیروی انسانی متخصص در تحریریه های خود دارند و تنها کافی است چند نیروی انسانی با جست و جو در سایت ها ، وبلاگ ها و منابع متعدد خبری که به مدد این تکنولوژی ها به وجود آمده است و کپی کردن ، قیچی کردن و چسباندن اخبار آنها را مورد استفاده قرار دهند. نتیجه این گونه کارکردن این است که چهره خبری همه مطبوعات شبیه یکدیگر می شود و تنوع خبری و دیدگاه ها و سلیقه ها در انتخاب و انتشار و پردازش اخبار در آنها به چشم نمی خورد. ضمن اینکه اصلا نباید انکار کرد که فناوریهای منابع و امکانات جدید و متنوعی را در اختیار روزنامه نگاران قرار داده اند و به قدرت انتخاب آنها افزوده اند، اما این مسأله ضرورت حضور خبرنگاران را در محیطهای خبری نفی نمی کند
مصاحبه های من با دکتر معتمد نژاد ، دکتر محسنیان و دکتر فرقانی را اینجا بخوانید.
دکتر امید مسعودی معتقد است روزنامه نگاران ما اعتقاد چندانی به آموزشهای آکادمیک ندارند. وی در گفت و گو با " پرانتز " با اشاره به تاخیر بوجود آمده در آموزش روزنامه نگاری در کشور می گوید : " در ابتدای انقلاب دانشکده روزنامه نگاری و علوم ارتباطات تاسیس گردید اما متاسفانه پس از چندی به یک گرایش تبدیل شد.از آن پس وقوع جنگ تحمیلی باعث گردید روزنامه نگاری کشور بصورت خودجوش فعالیت کند و استادانی که قبلا در این رشته فعالیت می کردند تجربیات خود را به شکل تجربی به دیگران منتقل کنند."
وی با تاکید بر اینکه این شیوه ، وضعیت مناسبی برای آموزش روزنامه نگاری نیست و در هیچ کجای دنیا اینگونه عمل نمی شود ، تصریح می کند :" روزنامه نگاری آمریکا مبتنی بر آموزشهای آکادمیک است. در انگلستان نیز تا سال 1980 حتی یک دانشکده روزنامه نگاری وجود نداشت اما از این تاریخ به بعد شاهد رشد تصاعدی در این زمینه هستیم ؛ بگونه ای که در سال اول دو یا سه گروه ارتباطات تشکیل می شود ، در سال دوم یک دانشکده و در سال سوم 8 دانشکده به مجموعه آموزش عالی ارتباطات این کشور افزوده می شود.آنها که از همان ابتدا به روزنامه نگاری تجربی اعتقاد داشته اند با درس گرفتن از تجربه فروپاشی شوروی و تاثیر به سزای روابط عمومی و رسانه بر ارتباطات بین الملل و تحولات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی ، بیش از گذشته به این گرایش توجه نشان دادند اما متاسفانه ما خیلی دیر به این حوزه توجه کردیم ؛ بگونه ای که امروزه روابط عمومی های ما آموزش های لازم را ندیده اند و روزنامه نگاران مان اعتقاد چندانی به آموزشهای آکادمیک ندارند. حتی در عرصه تبلیغات تا سال گذشته هیچ رشته و گرایشی وجود نداشت و وقتی از رشته تبلیغ صحبت به میان می آمد نشانی گروه اقتصاد و سرفصل تبلیغات اقتصادی را می دادند. از سویی از آنجا که پروپاگاندا را قبول نداشتیم نگرشی نیز درخصوص تبلیغات مردمی وجود نداشت."
وی درعین آنکه از تاسیس رشته تبلیغ و ارتباطات فرهنگی و تاثیر آن دربهبود جایگاه رشته روابط عمومی ، ابراز خرسندی می کند، می گوید : " یکی از دغدغه های اساسی در این خصوص ، آموزش و از سویی دیگر تحقیق است ؛ چون آموزش بدون تحقیق ما را با مشکل مواجه می کند.از دیگر سوی آنچه مهم است این است که چقدر توانسته ایم در این حوزه نظریات بومی ارایه دهیم ."
دکتر مسعودی اضافه می کند :" ما می توانیم با تاکید برآموزه ها و دستاوردهای رهبران مذهبی خود ، کرسی های نظریه پردازی ارتباطات اسلامی را راه اندازی کنیم ؛ می توان با وجود استادان برجسته و دانشجویان فهیم و خردمند در دانشکده های علوم ارتباطات این کرسی ها را راه اندازی نمود تا به این وسیله در این حوزه نیز برای دانشگاههای دنیا حرفی برای گفتن داشته باشیم."
خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
به اعتقاد یک وبلاگنویس، حفظ حقوق متقابل کاربران و تولیدکنندگان محتوا مهمترین ضرورت اخلاقی وبلاگ نویسی است.
جواد صبوحی، نویسنده وبلاگ « پرانتز » در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار کرد: جلب اعتماد و فراهم ساختمان فضای گفتمان با درک حقوق متقابل دیگران، بارزترین مفهوم هماندیشی در وبلاگ نویسی است که تحقق این امر در ساختار سایر نهادهای مدنی نیز تاثیر خواهد داشت.
وی افزود: اینترنت درهای گسترش آموزش و بهداشت الکترونیک که از متغیرهای مهم معادله توسعه هستند را باز میکند. به طوری که بخشی از معادله توسعه فرهنگی با معماری منطقی که خود وبلاگنویسان مروج آن هستند، قابل حل است. لذا تولیدکنندگان محتوا با تنظیم الگویی که از توسعه در ذهن دارند، قطعا به تک روی در چنین فضایی فکر نمیکنند، بلکه اندیشه مخالف خود را میپذیرند و با متانت و صبر، گفتمان دوسویهای را که خصیصه فضای وبلاگ نویسی هست را ترویج میکنند.
به گفته وی، تعیین چارچوب اخلاقی در وبلاگ نویسی به تفاهمی بستگی دارد که در بین وبلاگ نویسان است و این مساله میتواند با گذشت زمان در میان آنها جا بیفتد.
این روزنامه نگار تاکید کرد: چشمانداز منطقی وبلاگنویسی چیزی جز تغییر تدریجی بافت و محتوای وبلاگها نیست. وبلاگها همچون سایر تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی وارتباطی به واسطهی برخورداری از ابزارهای روز، در حال تغییر و تحول هستند. نسل اول وبلاگها در گذار از یک پردازش مستمر، امروز چهره عوض کرده و تغییر هویت داده است. لذا این سیر تکامل، امکان بازبینی حرکتهای گذشته و کاستن از درصد خطاها را فراهم کرده است.
وی در عین حال تصریح کرد: ما برای ایجاد یک فضای مطلوب برای وبلاگها، باید با تامین سیاستهای کارآمد و غیر مستقیم مثل ارائه مشوقهای متفاوت، انگیزهی لازم را برای ادامه حرکتهای مطلوب آنها فراهم کنیم. به این ترتیب توانبخشی و ارائه حرکتهای اصلاحی برای کاستن از تاثیرات سوء زرد نویسی یک ضرورت است.